خانم دکتر هستم یک عدد فضول...
یعنی من عاشق اینم در مسایل عاشقانه مردم فضولی کنم...جالبترش اونجاس که در نود درصد موارد فرداش یادم میره ماجرا چی بود...بعد الان سه نفرن که من چند وقته از فضولی دارم میمیذم که ماجرای عاشقانشونو بدونم
یکی رو چند ساله میدونم ولی خب میدونم که یکی بوده که الان نیس فقط در همین حد...که میدونم اگه بپرسم از وسط نصفم میکنه
یکی دیگه هم در حد چند ماهه میدونم و فقط بهم گفت یکی هست و خدافظ(ایکون با دست زدن تو صورت خودم)خیلی دوس دارم بپرسم چی شد ازدواج کردین یا نه که میدونم بپرسم یا جواب نمیده یا بلاکم میکنه
یکی هم هست فقط برداشت کردم که عشقش ممنوعه است...اونم یبار پرسیدم گفت بی تربیت فضول(ایکون گریه)
حالا این سه مورد بالا غیر مستقیم گفتم که خودتون بیاید اعتراف کنید ولی نمیدونم اینجا رو میخونید یا نه...خلاصه بیاد اعتراف کنید و دلی را شاد کنید
پی نوشت:قشنگ معلومه حوصلم سر رفته نه؟شعور ندارم که بشینم درس بخونم...هی فقط دماغمو میکنم تو زندگی مردم...والا...اصلا خودتون گیر عجب ادم فضولی افتادین...والا