عذاب وجدان
سه شنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۹ ق.ظ
شاید البا دسس پدس جز نویسنده هایی نباشه که بتونه از خط اول داستانش ادم رو طوری محو خودش بکنه که دیگه نتونی زمینش بذاری ولی اخر داستان ها رو طوری تموم میکنه که قطعا ادم شوکه میشهاین دومین کتابی بود که از این نویسنده خوندم ....کتاب قبلی دفترچه ممنوع بود ....سیر خیلی کند کتاباش ادمو یکم خسته میکنه...ولی خب همیشه داستاناش طوری اند که واقعا ادم رو به فکر وا میدارن که اگه ما توی این شرایط بودیم چکار میکردیم...عذاب وجدان داستان زنیه کهعاشقانه به شوهرش خیانت میکنه....زنی که شوهر خودش رو دوس داره ولی الان عاشق مرد دیگه ای شده و باهاش رابطه داره...وخیال میکنه که شوهرش از ماجرا بیخبره...حالا داره نامه هایی برای دوستش که خیال میکنه یه ادم فوق العاده موقید(املاشو بلد نیستم)مینوسه و ماجرا رو براش شرح میده تا بعد از فرارش دوستش نامه ها رو به شوهرش برسونه و اونو از ماجرا با خبر کنه ....درصورتی که شوهر زن از ماجرا مدتهاس که باخبره...و اخرای کتاب ورق کاملابرمیگرده...یه کتاب 500 صفحه ای با سیر خیلی اروم اما پایان تکان دهنده
۹۳/۰۷/۱۵