روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

خاطرات روسپیان سودا زده ی من

چهارشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۵ ب.ظ
اسم این کتابو سالها پیش اولین بار ازداداشم شنیدم...که نویسندش مارکزه....زندگی زنان روسپی همونقدر که میتونه جذاب باشه همونقدرم میتونه بیمزه باشه...زندگی که به قول اجی فقط توی س ک س خلاصه شده خیلی هم نمیتونه جذاب باشه...ولی چیزی که این زنا رو به این راه میکشونه وحسی که به شغلشون دارن واسه من جذاب بود...این کتاب به فارسی ترجمه شده فکر کنم مدت کوتاهی هم اجازه چاپ داشته و بعد برش داشتن...البته این حدسیات منه از سال 83-4 جون دقیق نفهمیدم جریان چاپش چی بودصدسال تنهایی رو سالها بیش وقتی 14-15 سال بیشتر نداشتم خوندم ...فهمیدن صد سال تنهایی همینجوریش سخته چه برسه برای یه دختر نوجوون ...ولی دوسش داشتم ومارکز رو میپسندیدم...چند وقت پیش که بین کتابهای صوتیم دنبال یه کتاب میگشتم خاطرات روسپیان سودا زده رو دیدم وهمونجوری که روی پایان نامم کار میکردم بهش گوش دادم ولی نصفه بود...توی نت دنبال پی دی افش گشتم وبالاخره خوندمشدوسش داشتم خیلی زیاد...خیلی زیادداستان مرد 90 ساله ای که با بیش از 450 زن رابطه داشته و حالا برای تولد 90 سالگیش میخواد به خودش یه دختر باکره هدیه بدهاین کتاب پر از احساسه
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۲۳
زیرزمینی

نظرات  (۱)

۲۵ مهر ۹۳ ، ۱۷:۵۷ امیر طاها
سلام
این کتابو نخوندم،اما داشتم یه کار مستند درباره ی همچین موضوعی انجام میدادم که نیمه کاره موند،کار طاقت فرسایی بود...بی نهایت عذاب داشت و چالشی بزرگ روبروی آدم میذاشت
پاسخ:
سلام