روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

پرواز

سه شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۵، ۰۵:۳۵ ب.ظ
مامان من یه ادم خیلی کم حرفه که تقریبا با هیچ کس نمیجوشه...وقتی تو صف کارت پرواز بوده یه خانمی که همسنای خودش بوده بهش میگه من اضافه بار دارم میشه به اسم شما بزنن...مامان من قبول میکنه و میشینن حرف میزنن باهم...انقدر باهم حرف میزنن که حتی نزدیک بوده از پرواز جا بمونن...تو ذین فاصله مامان من عکسای دفاعمو تو گوشیش نشون میده و اون خانمم عکس پسرشو نشون میده... تواسمون اون خانم به مامانم میگه که اشکالی نداره دخترت و پسرم همو ببینن...تقریبا دوسه هفته بعد من درسم تموم میشه و همه وسایلمو جمع میکنم و برمیگردم شهرخودم...مامان از خانمی که تازگی باهاش دوست شده میگه و من باکلی تعجب خوشحال میشم که مامان تونسته یه دوست پیدا کنه...با وجود اینکه به این نتیجه رسیده بودم که ادم ازدواج کردن نیستم ولی دیدم اگه بگم نه میونه مامان من و اونم بهم میخوره...پس شرایطو خیلی سخت کردم و گفتم یا فردا میان یا هیچوقت...مطمین بودم تقریبا که قبول نمیکننن...بالاخره اوناهم باید کاراشونو میکردن...در کمال تعجب قبول کردن و ما فرداش همدیگه رو دیدیم...خب مسلما تلاش من این بود که اون همون اول پا پس بکشه...ولی خیلی زیادی به دلش نشسته بودم انگار...سنگای خیلی بزرگ حداقل از نظر خودم همون اول گذاشتم جلوش...رشته و کارم که هیچ اشنایی باهاش نداشت و حق طلاق...راحت نه ولی بالاخره قبول کرد
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۲۱
زیرزمینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی