شاید کمی متفاوت
پنجشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ۰۶:۰۷ ق.ظ
توی جایی که من کار میکنم مردها معمولا به زنها مثل دستگاه جوجه کشی نگاه میکنن... روش های مراقبت از زن حامله براشون معنی نداره... زن ها فقط حامله میشن بچه میارن و بعد از 30_35سالگی شوهراشون میرن و یه دختر 12_13ساله رو عقد میکنن و این پروسه ادامه داره... ربطی به وضع مالیشونم نداره ه نون داشته باشن بخورن چه نداشته باشن این دستگاه جوجه کشی به زاد و ولدش ادامه میده...
ولی یه مرد هست که شاید کمی متفاوت باشه... قد کوتاهش.... فارسی حرف زدن بدون لهجه اش... طبع بلندش... چهره خندانش... تنها یه زن داشتنش...و خیلی چیزای دیگه... این مرد مسیول جمع اوری زباله هم هست..... زباله های غیر عفونی مرکز رو هم جمع میکنه.... اینجا بخاطر همین رفتار مردها که از نظر من نشونه ه. ر. ز. ه بودنشونه باعث شده که من با مریضهای مرد خیلی حرف نزن و حتی وقتی زنی باشوهرش میاد شوهرش رو بیرون میکنم... این مرد یه روز زن حاملشو با خودش اورد مرکز نه مکملی مصرف میکنه نه سونو گرافی نه ازمایش داده وقتی من داشتم این چیزا رو ازش میپرسیدم.... زن شروع کرد با زبان محلی حرف زدن و مرد شروع مرد که خانم دکتر این زن بیچارم کرده نه از خودش مراقبت میکنه نه از بچه نه ازمایش میده نه دکتر میاد... بیشتر که حرف زدیم... بهش گفتم چه عجب ما تو این روستا مرد خوبم دیدم... یه مردی مه به فکر زنشه... از اون روز هر وقت این اقا خودش یا بچه هاشو میاره مرکز یا برای زباله ها میاد.... با سر پایین و خیلی مودب میاد و سلام میکنه و من هر بار درمورد زنش ازش میپرسم و اون هر بار گله میکنه که زنش از خودش مراقبت نمیکنه.... کلی انرژی مثبت میده بهم این مرد که اینجا.... ته ته دنیا.... جایی که انگار مردم نه قلبی دارن که مهربونی کنه نه مغزی دارن که فکر کنن و فقط زنده هستن که به بقای نسل بشر کننن... اینجایی که ادم از دیدن. هرچی مرده متنفر میشه... دیدن همچین ادمی کورسو امیدی تو دل ادم روشن میکنه... خدایا شکرت بخاطر این بنده هات و همیشه کمکشون تا زندگی بهتری داشته باشن تا شاید بتونیم دنیایی بهتر بسازیم
۹۵/۱۱/۱۴