روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

اشک

شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۲۹ ق.ظ
تو دلم اقیانوس اشک راه انداختم... تنهاترم کردن... باز اعتماد کردم به بقیه... اعتماد... کی میخوام یاد بگیرم اعتمادی وجود نداره... کی میخوام یاد بگیرم کسی با اسب سفید نمیاد کسی شوالیه نیست که نجاتم بده... کی میخوام روی پای خودم بایستم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۳/۲۷
زیرزمینی

نظرات  (۱)

میدونی چیه اسب سفید و شوالیه تو کشور ما معنی نداره

این جا یه پروسه بسیار مسخره هست به اسم خانواده شوهر ! حتی لگذ شوهذت هم شوالیه باشه 90% خانواده شوهر هابا رفتارها و حرفای مسخره , اثر شوالیه رو خنثی میکنن
پاسخ:
تو زوده واست این حرفا مالاکیتی جان...انقدر بدبینیم خوب نیستا