روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

چشم شور

يكشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۰۰ ق.ظ
توی مرکز ما 4تا پزشک هست... دوتا خانم طرحی و دوتا اقای قراردادی... من و اون یکی خانم ط حی تو یه جبهه اون دوتا اقا هم تو جبه های هرچی به نفع من باشه... البته خانم طرحی هم همینه ولی خب دیگه بهتر از تنهایی حداقل این هست که هراز گاهی بشینیم و باهم یه حرفی بزنیم... منم که ماشاا... عادت ندارم چیزیو مخفی کنم... یعنی کلا راز داری تو ذاتم نیس... خلاصه درمورد خیلی چیزا با خانم طرحی حرف میزنم و هر جا که اوناز چیزی تعریف میکنه... حتما میترکه... مثلا از پس اندازم گفتم... بانک ورشکست شد... از هتلی که توی سفر گرفتم گفتم... رفتیم اتاقو تحویل بگیریم... یه اتاق غیراونی که رزرو کرده بودیم بهمون دادن... خلاصه که چشم شوری داره... خیلی شور... خدایا مارو از شر چشمای شور درامان نگه دارپی نوشت:دارم میخونم برای دستیاری... نه وقتیدارم که بذارم برای درست نوشتن نه وقتی که درست فکر کنم درمورد چیزایی که میخوام بنویسم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۳/۲۸
زیرزمینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی