3
چهارشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۶، ۰۴:۵۳ ق.ظ
با ناز و ادا و قر وفر بهش میگم من خیلی دوست دارم برم اون پارکه چرا منو نمیبری...میخنده و میره سمت همون پارک...چقدر دلم قنج میزنه که روز بالاخره محکم محکم از گردنش اویزون میشم و این اتفاق هیچوقت نمیوفته
نمیدونم بگم خدا رو شکر یا ناراحت باشم...بغل کردن کسی که ادمو دوست نداره چه حسی میتونه داشته باشه؟دچار سوتفاهم بودم اون موقعا؟
۹۶/۰۵/۲۵