روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

عصبانیت

يكشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۰۰ ق.ظ
حس میکنم هیچوقت انقدر عصبانی نبودم...یا اینجوری عصبانی نبودم...تمام مدتی که مشاور میرفتم توی خواب هام دنبال حالت های روحیم میگشت...حالا کنار کتابم همینجوری صاف خوابیدم پتورو کشیدم رو صورتم و توخواب انقدر سرهمه داد زدم که از صدای داد خودم بیدار شدم...فهمیدم که توی مدتی که خواب بودم اصلا تکون نخوردم انقدری که یکه از دستام بدجوری خواب رفته
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۰۹
زیرزمینی

نظرات  (۱)

سلام رخساره! من فکر میکردم که دیگه نخواهی نوشت و وقتی آدرس وبلاگت رو تایپ کردم و دیدم که این وبلاگ در دسترسه خیلی عجیب هیجان زده شدم!کاش برام رمز نوشته هاتو بفرستی
پاسخ:
سلام.ممنون که هنوز سر میزنی.ببخشید فکر نکنم بتونم رمزمو بدم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی