روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

حرف زدن یا نزدن

سه شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۶، ۰۶:۲۰ ق.ظ
مشاورم میگفت باید حرف بزنم تا احساسات خودمو بروز بدم...ولی گاهی این حرف زدنه چقدر ازارم میده...چقدر پشیمونم میکنه...شاید حتی وقتی که بهترین شنونده رو دارم...ونمیدونم چرا...از فکر کردن به خودم و حرف زدن درباره خودم بدم میاد...مخصوصا وقتی زیاد حرف میزنم...گاهیم دلم میخواد بشینم و صد ساعت درمورد خودم با کسی که شنونده باشه حرف بزنم...قضیه همون هرموناس؟ پی نوشت:بهترین حس امروز تعلق میگیره به اون لحظه ای که توی نمازخونه کتابخونه از خواب بیدار شدم و دیدم یکی چادر کشیده روم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۱۸
زیرزمینی

نظرات  (۳)

نه این دیگه مربوط به هورمون ها نیست
مربوط به همون سرکوب شدن از جانب محیط هست
نمیدونم گرفتی منظورم چیه یانه

پاسخ:
بیا بذاریمش پای هرمونا بهتره
حس پی نوشتت
پاسخ:
عالی بود...انگار یه فرشته نمیدونم از کجا اومده بود که بگه دوسم داره...اخه همه پتو دارن و میان نیم ساعتی استراحت میکنن ولی من که از سرکار میرم نمیتونم زیاد چیز میز با خودم ببرم
سلام گلم
وبلاگ خیلی خوبی داری، مطالبت عالین.
اگه دوست داشتی بیا تبادل لینک کنیم
فقط بیا و خودتو لینک کن ^_^
موفق باشی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی