روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

9 بهمن

دوشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۶، ۰۴:۳۵ ق.ظ
دوس دارم برم 10 روز بمیرم.نه کار کنم نه درس بخونم نه فکر کنم...ده روز بمیرم...مثل یه مرگ مغزی انقدر بیحوصله ام که میخوام پاس بگیرم برم کافه...هرچقدر قیافم داغونه ولی خب چکار کنم میدونم اگه حواله بدم به فردا کلا نمیرم...کتابم همراهم نیس که برم کافه بخونم...فقط جزوه باهامه...واسه همین دلم میخواست یکی بود که میشستم باهاش حرف میزدم...زنگ میزدم میگفتم فلان ساعت اونجا باش...نه بگه وای نه من حاضر نیستم ارایش نکردم طول میکشه حاضربشم...نه بگه نه بیا بریم یه جا دیگه...نه بگه نه گرونه نریم...نه خیلی نه های دیگه...بی تکلف بیاد بریم یادمه تو شهر غریب بودیم چند روزی بودیکی از دوستان درگیری عاطفی داشت...روز اول نرفتم باهاش ...وقتی برام گفت چه خریتی چند روز پیش کرده و حالا اروم شده...یکم باهاش حرف زدم چند ساعتی همو سرگرم کردیم طرفای 9 شب بود که گفت میره یه قدمی بزنه...خسته بودم و هوا سرد بود و من معمولا شهر غریب تو تاریکی جایی نمیرفتم...وقتی رفت یه ربع بعد بهش زنگ زدم گفتم هرجا هستی بمون اومدم...رفتم و تا 11 پیاده روی کردیم...window shopping کردیم به قول خودشون و برگشتیم... کاش الان یکیم با من میومد میرفتیم بیرون...غرمیزدیم میخندیدیم...داداشم میگه تو اگه فقط یه دوست صمیمی تو شهر زادگاه داشتی حتی درسم نمیخوندی که بری خب حالا که ندارم میخونم...مثل یه زن قدرتمند با تنهاییم کنار میام و میپذیرمش
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۱/۰۹
زیرزمینی

نظرات  (۴)

درد مشترک :(
همکلاسی داشتم که بین انتراک رفته رژ تمدید کنه ! اونم در شرایطی که اصلا رژش پاک نشده بوده :/
پاسخ:
دوستای اصلیشو ادم تو دانشجویی پیدا میکنه.دست بجنبون مالاکیتی
جا داره بگم منم به همین درد مبتلام
پاسخ:
اخ عزیزم میدونم توهم تو غربتی
من که حتی نه میخام استراحت کنم نه درس بخونم نه کار کنم.بعیده که رزیدنتی هم خوشحالم
کلا نمیدونم چی میخام
چیز خاصی خوشحالم نمیکنه
پاسخ:
یه رفیق پایه؟ بعد نه کار نه استراحت یعنی چی؟
آنهدونیا دیگه