یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه... این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست. حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه
خر ِ زبون نفهم یه لحظه اش بود !!
من اگر از وبی خوشم نیاد ضربدر گوشه صفحه رو میزنم میرم میرم دیگه اهل اهانت کردن نیستم نهایت تو دلم فحش میدم
اما سر این انقدر اعصابم یه جاهایی به هم ریخت که مستقیما رفتم کامنت دادم "من تا حالا تو این 8_9 سال وب نوشتن و وب خوندن به کسی فحش ندادم اما الان لازم میدونم بگم خاک تو سرت بابت بابت فلان کارت !"
جفتشون مقصر بودن ولی مرده هم کم سادیسم نداشت :/ به سادیسمی بودنش هم تو کامنتم بهش , اشاره کردم!!!!!
پاسخ:
خخخخ...دمت گرم خوشم اومد...میدونی نثر خیلی قوی داره بنظرم این حجم از خریت با این نوشته یکم نمیخونه...انگار داره یه نفر یه داستان رو تعریف میکنه نه واقعیت زندگی خودش
اره منم یه پارادوکس هایی حس کردم
مثلا یه جا میگه ادم مردسالاریه _سکانس خروج از دادگاه و هل دادن خانمش(همون بخش که بابتش بهش گفتم خاک تو سرت!) _از طرفی ادمی که مردسالاره همش دنبال انداختن تقصیر گردن همسرشه اما این ادم بدون مقاومت تقصیرها رو بین خودش و خانمش تقسیم کرده !!! اونم در شرایطی که بعداز اتمام هر رابطه ای هر کس میخواد بگه من مریم مقدس / من یوسف پیامبر بودم این ادم بی تعصب داره میگه انگار داره از دور به ماجرا نگاه می کنه !!
یا ادمی که انقدر ساده بوده و مثلا (!) سر به زیر بوده که با یه نگاه عاشق دوست خواهرش میشه چجوری انقدر جلب میشه و به قوانین مسلط میشه که میدونه اگر حکمشو بگیرن و بیان بهش دستبند بزنن همون لحظه سکه رو بده از برزخ نجات پیدا می کنه ؟؟؟؟چجوری دلش میاد انقدر اون دختر رو زجر بده ؟؟
البته یه مساله ای هم نباید نادیده بگیریم .... یه پسر بیست و یکی دوساله با یه مرد سی ساله خیلی متفاوته از لحاظ پختگی و دیدش به مسائل ... 9 سال زمان زیادیه واسه تغییر اونم ادمی که خیلی فراز نشیب داشته ....
پاسخ:
یه ادم احمق همیشه یه احمق میمونه...اتفاقا به نظر من ادما به سمت حماقت میرن تا عاقل شدن
من اگر از وبی خوشم نیاد ضربدر گوشه صفحه رو میزنم میرم میرم دیگه اهل اهانت کردن نیستم نهایت تو دلم فحش میدم
اما سر این انقدر اعصابم یه جاهایی به هم ریخت که مستقیما رفتم کامنت دادم "من تا حالا تو این 8_9 سال وب نوشتن و وب خوندن به کسی فحش ندادم اما الان لازم میدونم بگم خاک تو سرت بابت بابت فلان کارت !"
جفتشون مقصر بودن ولی مرده هم کم سادیسم نداشت :/ به سادیسمی بودنش هم تو کامنتم بهش , اشاره کردم!!!!!