23 اسفند
سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۱۱:۲۸ ب.ظ
بهداشت داره کم کم باهامون تسویه میکنه حقوقای عقب افتاده امسالو...سرهمین کم کم دلم داشت با بهداشت صاف میشد که امروز و دیروز انقدر مسئول مرکزمون اذیتم کرد که میتونستم برم با دندونام خرخره کثیفشو بجوم...ریزریزش کنم تا دلم خنک بشه...انقدر بهم زور گفت که میتونستم بکشم و فقط تحمل میکنم بخاطر مرخصی دم امتحان...وقول دادم امروز به خودم که تو اون یه ماه بعد از امتحانم خون کنم تو جیگرش و مرکزو اتیش بزنم...وقول دادم بخودم که وقتی متخصص شدم خون پزشکای عمومی شبیه اینو بکنم تو شیشه و از هر فرصتی برای تحقیر ادمای حقیری مثل این ادم استفاده کنم...انقدر عصبانی شدم امروز که از مغزم اتیش داشت درمیومد
پی نوشت:یه جوری وبلاگا سوت و کور شده دم عیدی که ادم فکر میکنه تمام نویسندگان با یاراشون دارن چکار میکنن دم عیدی...
پی نوشت:انقدر حرص خوردم امروز که تمام عضلاتم گرفته تکون نمیتونم بخورم...بازم خدا رو شکر تب نکردم
پی نوشت:انقدر میترسم که جرات نگاه کردن به سوالات قطب تهرانو ندارم
۹۶/۱۲/۲۲
ارزش بردن ندارد آنچه از ما برده است....