سوتی
يكشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۷، ۰۷:۲۲ ق.ظ
به هزار و یک دلیل یاد مریضایی میوفتم این روزا که خیلی سوتی های وحشتناکی دادم
مثلا نمیدونستم چویس درمان اینتوساسپشن تو اطفال جا اندازی با انمای هواست
مثلا نمیدونستم هر مریض ترومایی ویزیت جراحی میخوره...خب تو بیمارستان اصلیمون ویزیت طب فقط میخورد ولی توی بیمارستان دوممون که رزیدنت طب داشت میدادنش جراح
مثلا هر چی به خودم فشار اوردم برای هایپر پیگمانته لب هیچی یادم نیومد جز یه اسم پوتزجگر...تازه ازشم شرح حال گرفتم مشکل روده ای نداری
مثلا برای هموگلوبین 10 مریضی که بلفاروپلاستی شده بود زنگ زدم فلو جراحی...یعنی حق داشت فلو بزنه لهم کنه...خب ماهای اول بود گفتم نکنه بلفارو بلاستیش کردن خونریزی داخلی چیزی کرده...خخخ
مثلا هنوزم برای خیلی از گرافی ها نمیدونم دقیقا چی باید بنویسم...خدایی این یکیو هیچ جا یادمون ندادن
مثلا مریض دهیدریشن شدیدو مرخص کردم...که این خیلی باعث عذاب وجدانمه هر چند رزیدنت اومد و نذاشت مرخصش کنم
مثلا برای اینکه استاد سوال پیچم نکنه شرح حال مریضو یه خط درمیون میخوندم و فقط جلو خودمو میگرفتم که نزنم زیر گریه توی گراند راند و جلو اونهمه ادم
مثلا اولین بار که خواستم سوند بذارم وبه صورت سینه به سینه از اینترن ماه بالا یاد گرفتم و فقط تئوریشو خونده بودم وقتی بانیدل اب زدم تو سوند و سوند سوراخ شد جرات نداشتم به مریض بگم باید دوباره بذارم و خودمم تنها بودم و کسی نبود که بگم برام سوند بیاره...روشو چسب زدم چندساعت بعد که مریض رفت دستشویی سوندش خارج شد و دکتر با من دعوا کرد چجوری سوند گذاشتی...منم گفتم حتما تو دستشویی خورده به جایی و سوراخ شده و دکتر ازم معذرت خواهی کرد و گفت درست میگی لطفا قبل تحویل شیفت دوباره براش سوند بذار
خیلی از این سوتی ها توی زمانی بوده که خیلی شدید خسته بودم و کلا مغزم کرکره رو داده بود پایین
و هزاران هزارتا سوتی دیگه...خدا هیچ ادم خنگیو تو این وضعیت من قرار نده...کم کم که هی یادم بیاد میام و لیستو تکمیل میکنم
یه استاد داشتیم میگفت هرچی جوون تر باشید بیشتر تشخیص نت برای مریضتون میذارید و هر چی تجربه اتون بیشتر بشه برای هرعلامت تشخیص افتراقی های بیشتری میذارین
۹۷/۰۱/۰۵