اتفاقات خوب وبلاگی
هرچند هنوزم هیچکس برام یه کامپیوتر surface یا یه گوشی galexy note 9 نخریده ولی این چند روزه کلی اتفاقات خوب افتاد و من کلی خندیدم.پری روز که یکی از دوستان وبلاگی زنگ زد و من 20 دقیقه لا ینقطع خندیدم.دیروز 11 ساعت بدون وقفه خوابیدم(8شب رو کتابام خوابم برد و 7 صبح به زور بیدار شدم)گیاهی که سفارش داده بودم رسید...رفیق زنگ زد و از نگرانی درم اورد که حالا بعد میام تعریف میکنم...لاله برام کامنت گذاشت و یکی دیگه از دوستان امروز سوپرایزی زنگ زد و با اونم یه ساعتی چرت و پرت گفتیم و خندیدیم و یاد جوونیامون کردیم...خلاصه دوروز خیلی کم درس خوندم ولی کلی اتفاقات شادی اور افتاد ...که مطمئن بشم تنها نیستم و کلی دوستای خوب دارم و این چقدر خوبه...هرچند دوس دارم با همشون بیشتر حرف بزنم ولی چون همشون گیر زندگی های خودشون هستن دوس ندارم مزاحمشون بشم.همه سر کارن...زندگی دارن ...شوهر و بچه دارن ...یا رابطه ای دارن...خلاصه اینکه دیروز و امروز کلی سر حال شدم...
اخرین اتفاق خوبم اپ کردن ایکس عزیز بود...بیشتر اپ کن عزیز جان
پی نوشت:یادم رفت بگم هتل ترانسیلوانیا 3 رو هم دیدم و کلی خندیدم
پی نوشت:خانم دماغ عملی نمیددنم چه اصراری داره منو از همه چی اگاه کنه...لیست قبولی بچه های دانشگاه رو تو تخصص برام فرستاده...و من مثل احمقا یک ساعته که دارم گریه میکنم...بابا خب برا خودت بدون چکار من بیچاره داری...اه تف تو هرچی دخترو زن و هرمونای زنانونه و از این مزخرفات هست بکنن