یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه... این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست. حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه
شبا انقدر خستم که حال ندارم برا صبح کتابخونم لقمه درست کنم...صبحا انقدر خوابم میاد که تو دستشویی قید کتابخونه رفتنو میزنم...خدایا این خستگیو از من بگیری کلا همه چی بهم دادی