روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

خواهرانه

يكشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۰۳:۲۰ ب.ظ

بهش میگم اگه من زودتر از تو شوهر میکردم ناراحت میشدی؟

گفت من 22 سالم بود تو خیلی بچه بودی که بخوای شوهر کنی

گفتم خب فکر کن همون 30 سالگی شوهر میکردی

گفت تو توی 28 سالگی تلاشت برای متاهل شدن اندازه 4 سالگیه منه...

یلدا میشه 4 سال که ندیدمش...

پی نوشت:خواهر رفیق شب یلدا مزدوج میشه...دوسال از ما کوچیکتره...و ما هی اونو دلداری میدیم...حالا جالبش اینجاس که رفیق خودش زید داره شرایطش جور نیس...اونوقت من نه شرایطشو دارم نه زیدشو ولی کسیم دلداریم نمیده...اخه من فرزند اخر خونواده که هستم هیچ نوه اخرم هستم کلا کسی نیس که کوچکتر از من باشه و بخواد زودتر عروس بشه...خلاصه که امان از دهه هفتادیا

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۷/۰۹/۲۵
زیرزمینی

نظرات  (۳)

اعتراف میکنم که از شدت پیچ در پیچ گفتن نسبتها و شخصیتها کلا متوجه نشدم😐😂
پاسخ:
مکالمه من و خواهرم درباره مزدوج شدن خواهر کوچیکه رفیقم بود
سلام

شما در بهترین نقطه ی مکانی(از لحاظ جایگاه فرزندان و نوه ها) هستی. خوش به سعادتون
پاسخ:
سلام.خب پس خدارو شکر
سلام 
تو هم مثل من قاطی پاتی می نویسی حسابی 
کلا درس آدمو خل می کنه 
از بس خوندیم خل شدیم
منم بافتنی می بافم الانم یکیش دستمه!
پاسخ:
سلام.خب خوبه که همو شپیدا کردیم پس.ولشی من جدااز درسظم خلم احتمالا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی