روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

مشاور

جمعه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۴۲ ب.ظ

دیروز که رفتیم مشاوره حرفای جالبی بهمون زد...توی حرفاش میتونستم اینجوری برداشت کنم که من اون ادمی نیستم که بتونم زن زندگی کسی باشم یا همسر کسی باشم...گفت زندگی مزخرف بچگیمون و مشکلات روانی و تربیتی و اجتماعی اون خونواده ای که توش بزرگ شدم باعث شده که من دربرابر همه اون چیزایی که توی گذشته تجربه کردم یه گارد بزرگ و سخت بگیرم...اولیش اینکه تمام مردهارو عامل تمام مشکلات دنیا و زندگی خودم بدونم و اصلا نخوام که از این دیوار دفاعی کوتاه بیام...واین واقعا درسته...یکی دیگش اینکه جوون ها اینجا اول عاشق میشن و بعد همو میشناسن...اینم کاملا درسته...سومیش اینکه من یه حامی اروم و خنده رو برخلاف خودم میخوام...اره شاید واقعا در مقابل همچین ادمی کوتاه بیام و بخوام که زن زندگیش باشم...برای من احمقانه همه چی تا وقتی جذابه که به خواستگاری بکشه...اونم فقط چون هیجان انگیزه...وگرنه ترجیح میدم به دوستی و دوست داشتن ختم بشه...

اینکه چرا من اینجوری واکنش نشون دادم و اینجوری شدم ولی خواهر توی شرایط مشابه من بزرگ شد ولی از همون سن کم دلش میخواست شوهر کنه رو نمیدونم...تا حدود ۵ سال پیش من حتی از بچه ها و بچه دار شدنم متنفر بودم ولی حالاکاملا برعکسم...تا چند سال پیش به هردری میزدم که دوستا و خونواده بزرگی برای خودم بسازم ولی الان عاشق تنهایی ام...شاید همه این چیزها به ظرفیت های روحی هر ادمی بستگی داره...

دیشب خواب میدیدم که پیش مشاورم و بعد از اینکه کلی باهام حرف میزنه میگه که من بچه این خونواده نیستم...میگه کسی دوسم نداره و کسی جایی منتظرم نیست...میگه میتونم حالا از خونوادم جدا بشم و برم تنها توی ارامش زندگی کنم...میتونم برم و از همه عصبانت ها و تنبلی ها و مرد سالاری های تمام مردای زندگیم فاصله بگیرم

اینکه من میخوام تنها بمونم یه واکنش دفاعیه در مقابل تمام تجربه های بدم...به نظر من سالها روان درمانی رفتن برای بهبود اوضاع روانی و زندگی کار مسخره ایه...به نظر من ادمها رفتارشون و خلقیاتشون فقط تا قبل بیست سالگی بهتر میشه...بعدش دیگه تغییری تو کار نیست...دیگه یه ادم بداخلاق خوش اخلاق نمیشه یه ادم مضطرب اروم نمیشه...یه ادم عصبانی اروم نمیشه...فقط میتونه یکم خوش اخلاق تر و اروم تر بشه..همین...وجودش دیگه کامل شکل گرفته و تغییر کردنش یه نظریه مسخره است...اون روان شناس یا روان درمانگرم مثل همه ماها یه ادمه با خیلی خلاها و عیب و ایراد های روانی یا هرچی...مگه چقدر میتونه راه درست رو که کاملا نسبیه نشون بده؟

پی نوشت:خانم دکتر تمام وقت یادت باشه تو بیشتر از هرچیزی برای رسیدن به تمام چیزایی که خوشحالت میکنه به پول نیاز داری...پس یادت باشه باشد رزیدنت شدی کار کنی و درامدتو بیشتر کنی

 

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۸/۰۵/۱۸
زیرزمینی

نظرات  (۵)

چه کاری در کنار رزیدنتی میشه انجام داد خانوم دکتر😅

پاسخ:
کشیک بخری

سلام عروس شدین ؟دارین میشین؟مشکوکین

پاسخ:
سلام هیچکدوم

انقده دلم از این مشاورای تو فیلمهای خارجی میخواد 

لم بدی رو کاناپه و هرررررررررر چی که توی دلت هست رو راحت به زیون بیاری

بدون اینکه قضاوت بشی

گوش بده و گوش بده

اخرشم خالی بشی و بری سراغ زندگیت

پاسخ:
اتفاقا یکی از اینا تو شهر زادگاه هست.گوش دادن خوبه اره یه 5 یا 6 جلسه بری حرف بزنی بعدم یکی دوجلسه اون راهنماییت کنه
۱۹ مرداد ۹۸ ، ۱۴:۵۳ لولی‌وش مغموم💔

اگه کشیک رو میشه خرید، تعهد خدمت رو نمیشه؟🤔😂 منظورم اینایی هستن که تعهدی قبول میشن ۲-۳ برابر تحصیل و اینا…

پاسخ:
میشه ولی یکم دردسرش بیشتره
۲۰ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۴۷ لولی‌وش مغموم💔

که اینطور. :)

مرسی که گفتید❤️

پاسخ:
خواهش میکنم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی