خاک غریب
همیشه فکر میکردم خیلی جذابه که یه دختر طرفدارای زیادی داشته باشه...الان فکر میکنم وقتی جذابه که خودتم همزمان بتونی با چند نفر در ارتباط باشی
الف:یه مرد ۳۵ ساله است که همیشه طبق قوانین و قواعد جامعه زندگی کرده...کار کرده درس خونده دکتر شده پول دراورده...منو که خونوادش تایید کردن انتخاب کرده...میخواد ازدواج کنه...بابام خیلی اصرار داره روش داداشم میگههمه چی تمومه..پولداره ...ماهی ۱۰ تا ۱۲ تا درامدشه...قیافه معمولب داره هم قد و هم وزن منه...حرفایی میزنه که از نظر من عجیب و از نظر روتین جامعه درسته...مثلا ازم میپرسه دوست دارم چند تا مراسم داشته باشم چند تا بچه داشته باشم شوهرم چه ماشینی داشته باشه خونه کجا اجاره کنیم...برعک من دوست دارم بیشتر باهم چرت و پرت بگیم بیشتر باهم بخندیم...بیشتر سفر بریم...در قید و بند خونواده هامون نباشیم
میم:یه پسر ۳۳ ساله است قد بلند داره...خانواده باکلاس و پولدار مداره...حقوقش ماهی ۴تومنه...امنیت شغلی نداره...خونه و ماشین نداره...قیافش سیاه سوخته اس ولی معمولیه...منو میخندونه خیلی...مدام حرف میزنه حتی وقتاییی که من سایلنت میشم...دوسم داره ...نمیخواسته هیچوقت ازدواج کنه و منو که دیده نظرش عوض شده...بیخیال زندگیه...زندگیو سخت نمیگیره...استرس نداره و خونسرده...
من موندم افسرده و درمونده...نمیدونم باید چکار کنم...دوست داشتن یا منطق؟فقط دوست داشتنو از بین نمیبره؟وقتی پولی نداشته باشم که چیزای که میخوامد داشته باشم که نگران ایندم باشم؟یا وقتی یکی همه چیش خوبه کم کم بهش علاقمند نمیشم؟بابا داداش و مامان مدام اصرار میکنن روی الف و حتی حاضر نیستن میم رو ببینن و بهم میگن من همیشه ادم نادرستو انتخاب کردم
خواهر بهم میگه که به حرف بقیه گوش ندم میم پول نداره ولی حال دلم باهاش خوبه
و من اینجا دوباره اقیانو اشک راه انداختم
باید قلبت باش بتپه.همین.فقط همین.به دل توجه کن.دوست داشتن جنگیدن میاره.گذشت میاره.فقط باید جربزه داشته باشه مادیات حل میشه.من جای تو بودم دنبال کسی بودم که در دوست داشتن کم نزاره و حتی اگه شده مشکلات مادی رو بدون اینکه خانوادن بفهمن خودم با شغلم حل میکردم.اصلا وقتی عقل یه چیزی رو خیلی قبول داره باید بهش شک کرد.در ازدواج باید حس و جذابیت وجود داشته باشه.به نظر من حتی مکمل بودن خوب نیست باید شبیه به هم باشن .روح و درون دختر و پسر شبیه هم باشن.خانم قلب قلب باید بتپه.مردی باید باشه که بت بگه بت افتخار میکنم.سختی درس خوندنت رو ببینه و بت افتخار کنه و حتی بت بگه که تو دکتری و از من بالاتری و کسر شان نشه که تو رو بالاتر بدونه.ببین در کل میگم خودت باید دوستش داشته باشی وگرنه ازدواج اش دهن سوزی نیست و اگر حس و دوست داشتن توش نباشه ازدواج هیچ گوهی نیست.ببخشید .لطفا با کسی ازدواج کن که جذبش شده باشی.نگاه پدر و مادر محترمه ولی خودت فقط خودت رو در نظر بگیر.یه مرد که بفهمه تو ادم بغلی هستی و نوازشت کنه و باهاش خوش باشی و تو دلت بخواد که اونو در همه چیزات شریک کنی.ببخش طولانی شد.