روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

۸۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

۲۵خرداد
قد تموم دنیا دلم برای وب قبلبم تنگ شده...انگار غم دنیا تو دلمه...مدام بهش فکر میکنم...چقدر بدیم ما ادم ها که به خونه مجازی هم رحم نمیکنم و احترام نمیذاریم...نه میتونم ننویسم نه میتونم تو وب قبلی بنویسم...چقدر بدجنسید...انگار زندگیمو دو نیم کردین
زیرزمینی
۲۴خرداد
گفت دوسم داری؟ گفتم اره گفت تا کجا گفتم تا اونجای که مرد موندنش هستم گفت منم مرد موندنم گفتم مرد بودن به داشتن کروموزوم وای نیستا گفت پس به چیه گفتم مرد بودن یعنی پای حرفت وایسی یعنی تو سختیا وایسی یعنب کنار هم وایسیم یعنی باهم بخندیم باهم گریه کنیم باهم عصبانی بشیم ولی هنوزم مرد دوست داشتن باشیم مرد بودن یعنی قلبت فقط مال یه نفر باشه گفت حالا تا خودت مردش هستی؟ گفتم وقتی بهت گفتم دوست دارم یعنی تا ته ته همه چی هستم گفت ته ته همه چی کجاس گفتم اونجایی که تو جا بزنی گفت نشونه مرد بودنت چیه گفتم اولین نشونش این پنج تا شاخه رزه که من براتو خریدم... اولین بار من براتو گل خریدم نه توبرا من با حقوق خودم
زیرزمینی
۲۴خرداد
گفت دوسم داری؟ گفتم اره گفت تا کجا گفتم تا اونجای که مرد موندنش هستم گفت منم مرد موندنم گفتم مرد بودن به داشتن کروموزوم وای نیستا گفت پس به چیه گفتم مرد بودن یعنی پای حرفت وایسی یعنی تو سختیا وایسی یعنب کنار هم وایسیم یعنی باهم بخندیم باهم گریه کنیم باهم عصبانی بشیم ولی هنوزم مرد دوست داشتن باشیم مرد بودن یعنی قلبت فقط مال یه نفر باشه گفت حالا تا خودت مردش هستی؟ گفتم وقتی بهت گفتم دوست دارم یعنی تا ته ته همه چی هستم گفت ته ته همه چی کجاس گفتم اونجایی که تو جا بزنی گفت نشونه مرد بودنت چیه گفتم اولین نشونش این پنج تا شاخه رزه که من براتو خریدم... اولین بار من براتو گل خریدم نه توبرا من با حقوق خودم
زیرزمینی
۲۴خرداد
گفت دوسم داری؟ گفتم اره گفت تا کجا گفتم تا اونجای که مرد موندنش هستم گفت منم مرد موندنم گفتم مرد بودن به داشتن کروموزوم وای نیستا گفت پس به چیه گفتم مرد بودن یعنی پای حرفت وایسی یعنی تو سختیا وایسی یعنب کنار هم وایسیم یعنی باهم بخندیم باهم گریه کنیم باهم عصبانی بشیم ولی هنوزم مرد دوست داشتن باشیم مرد بودن یعنی قلبت فقط مال یه نفر باشه گفت حالا تا خودت مردش هستی؟ گفتم وقتی بهت گفتم دوست دارم یعنی تا ته ته همه چی هستم گفت ته ته همه چی کجاس گفتم اونجایی که تو جا بزنی گفت نشونه مرد بودنت چیه گفتم اولین نشونش این پنج تا شاخه رزه که من براتو خریدم... اولین بار من براتو گل خریدم نه توبرا من با حقوق خودم
زیرزمینی
۲۴خرداد
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
زیرزمینی
۲۴خرداد
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
زیرزمینی
۲۳خرداد
کلا مردم جایی که من هستم تفریحشون س#ک#س و بچه دار شدنه... حالا تفریحشون به کنار خب بی خرجه دیگه تو حرشرایطی هم قابل انجامه و یک نیاز طبیعی و قابل درکه... ولی با اینهمه فلاکت باردارشدنشون چیه خدا میدونه... البته دیگه برای روش جلوگیری هم که کمکشون نمیشه دیگه بدتر شده همه چی مثلا خانمه میاد شوهرش بیکار دوتا بچه رو زمین کنارش وول میزنن یکی تو بغلش شیر میخوره دوقلو هم بارداره بعد چون نون ندارن بخورن میاد با دعوا از ما شیر خشک میگیره... حالا ایناشم به کنار... بچه های پزشک میدونن پردردسرترین مریض ها مریض های باردارن و البته بالاترین شکایت رو دکترای زنان دارن... خیلی رشته ها ممکنه با مرگ و میر همراه باشن ولی زنان بخاطر وجود جنین که همه منتظرش و اینکه جز معیارهای بهداشت سازمان جهانی بهداشته خیلی پردردسره.... دارو هایی هم که میشه تو بارداری داد محدود تره... بخاطر همین اولین چیزی که از خانم ها میپرسیم از ده سال تا 60سال اینه که باردار نیستی؟ بدبختی اینجاس که یاد گرفتن اگه بگن باردارن یا پریودشون عقب افتاده خیلی کارهارو براشون انجام نمیدیم... حالا این شده مصیبت... خانمه میاد با میس پریود درد زیرشکم نمیفهمه ممکنه ایی پی باشه خطر مرگ داره یا نه اصلا بارداری باشه و نشه هر دارویی داد... حالا تو بیا حالی اینا کن... وای به حالت اگه دارویی بده که ممکنه روی بچه اثر بذاره... باید تمام مدت بترسی که نکنه یه اتفاقی بیوفته... عادت خوبی که پیدا کردم چک کردن نسخه های قبلیه مریضه... وقتی باهر شکایتی میاد و میپرسم بارداری و میگه نه ولیتوی دفترش ازمایش بارداری داره که انجام نداده.. خدایا صبر مارو زیاد کن علممون رو زیادتر
زیرزمینی
۲۳خرداد
کلا مردم جایی که من هستم تفریحشون س#ک#س و بچه دار شدنه... حالا تفریحشون به کنار خب بی خرجه دیگه تو حرشرایطی هم قابل انجامه و یک نیاز طبیعی و قابل درکه... ولی با اینهمه فلاکت باردارشدنشون چیه خدا میدونه... البته دیگه برای روش جلوگیری هم که کمکشون نمیشه دیگه بدتر شده همه چی مثلا خانمه میاد شوهرش بیکار دوتا بچه رو زمین کنارش وول میزنن یکی تو بغلش شیر میخوره دوقلو هم بارداره بعد چون نون ندارن بخورن میاد با دعوا از ما شیر خشک میگیره... حالا ایناشم به کنار... بچه های پزشک میدونن پردردسرترین مریض ها مریض های باردارن و البته بالاترین شکایت رو دکترای زنان دارن... خیلی رشته ها ممکنه با مرگ و میر همراه باشن ولی زنان بخاطر وجود جنین که همه منتظرش و اینکه جز معیارهای بهداشت سازمان جهانی بهداشته خیلی پردردسره.... دارو هایی هم که میشه تو بارداری داد محدود تره... بخاطر همین اولین چیزی که از خانم ها میپرسیم از ده سال تا 60سال اینه که باردار نیستی؟ بدبختی اینجاس که یاد گرفتن اگه بگن باردارن یا پریودشون عقب افتاده خیلی کارهارو براشون انجام نمیدیم... حالا این شده مصیبت... خانمه میاد با میس پریود درد زیرشکم نمیفهمه ممکنه ایی پی باشه خطر مرگ داره یا نه اصلا بارداری باشه و نشه هر دارویی داد... حالا تو بیا حالی اینا کن... وای به حالت اگه دارویی بده که ممکنه روی بچه اثر بذاره... باید تمام مدت بترسی که نکنه یه اتفاقی بیوفته... عادت خوبی که پیدا کردم چک کردن نسخه های قبلیه مریضه... وقتی باهر شکایتی میاد و میپرسم بارداری و میگه نه ولیتوی دفترش ازمایش بارداری داره که انجام نداده.. خدایا صبر مارو زیاد کن علممون رو زیادتر
زیرزمینی
۲۳خرداد
کلا مردم جایی که من هستم تفریحشون س#ک#س و بچه دار شدنه... حالا تفریحشون به کنار خب بی خرجه دیگه تو حرشرایطی هم قابل انجامه و یک نیاز طبیعی و قابل درکه... ولی با اینهمه فلاکت باردارشدنشون چیه خدا میدونه... البته دیگه برای روش جلوگیری هم که کمکشون نمیشه دیگه بدتر شده همه چی مثلا خانمه میاد شوهرش بیکار دوتا بچه رو زمین کنارش وول میزنن یکی تو بغلش شیر میخوره دوقلو هم بارداره بعد چون نون ندارن بخورن میاد با دعوا از ما شیر خشک میگیره... حالا ایناشم به کنار... بچه های پزشک میدونن پردردسرترین مریض ها مریض های باردارن و البته بالاترین شکایت رو دکترای زنان دارن... خیلی رشته ها ممکنه با مرگ و میر همراه باشن ولی زنان بخاطر وجود جنین که همه منتظرش و اینکه جز معیارهای بهداشت سازمان جهانی بهداشته خیلی پردردسره.... دارو هایی هم که میشه تو بارداری داد محدود تره... بخاطر همین اولین چیزی که از خانم ها میپرسیم از ده سال تا 60سال اینه که باردار نیستی؟ بدبختی اینجاس که یاد گرفتن اگه بگن باردارن یا پریودشون عقب افتاده خیلی کارهارو براشون انجام نمیدیم... حالا این شده مصیبت... خانمه میاد با میس پریود درد زیرشکم نمیفهمه ممکنه ایی پی باشه خطر مرگ داره یا نه اصلا بارداری باشه و نشه هر دارویی داد... حالا تو بیا حالی اینا کن... وای به حالت اگه دارویی بده که ممکنه روی بچه اثر بذاره... باید تمام مدت بترسی که نکنه یه اتفاقی بیوفته... عادت خوبی که پیدا کردم چک کردن نسخه های قبلیه مریضه... وقتی باهر شکایتی میاد و میپرسم بارداری و میگه نه ولیتوی دفترش ازمایش بارداری داره که انجام نداده.. خدایا صبر مارو زیاد کن علممون رو زیادتر
زیرزمینی
۲۲خرداد
این روزها زیاد به گذشته فکر میکنم...نمیدونم چرا ول لحظه های زیادی میاد توی نظر...چه اتفاقات خوبی افتاده که من ساده از کنارشون رد میشدم یا نگرانی برای مسایل دیگه لذب بردن ازشون رو کم میکرد...مشاور رفتن خیلی کمکم کرد...حالا میدونم که باید قدر لحظاتمو بدونمو بابتشون شکر گذار باشم...مثلا شهر غرب یه خیابون نزدیک خونمون بود که کلی درختای بزرگ و سرسبز داشت و من زیاد میرفتم اونجا قدم میزنم و الان مدام دلم برای اونجا تنگ میشه...ولی اون وقتا همش از اینکه موقع پیاده رو باید تنها باشم غصم میشد اما الان همون تنهاییه هم ندارم...پس دیدم کارم اشتباه بود و گشتم تا شرایط خوبی که الان دارم و قدرشونمیدونم و پیداکنم و بخاطرشون خدا رو شکر کنم1-بودن کنار خونوادم حالا بد یا خوب2-داشتن شغل درمونگاهی بدون کشک و داشتن بیشترین وقت ازاد نسبت به دوستام تا وقتی برای درس خوندن داشته باشم3-داشتن حقوقی تا دستم توی جیب خودم باشه برخلاف دوستای غیر پزشکم حالا هرچقدر دیر بدن هرچقدر کم بدن
زیرزمینی