روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

۸۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

۲۲خرداد
این روزها زیاد به گذشته فکر میکنم...نمیدونم چرا ول لحظه های زیادی میاد توی نظر...چه اتفاقات خوبی افتاده که من ساده از کنارشون رد میشدم یا نگرانی برای مسایل دیگه لذب بردن ازشون رو کم میکرد...مشاور رفتن خیلی کمکم کرد...حالا میدونم که باید قدر لحظاتمو بدونمو بابتشون شکر گذار باشم...مثلا شهر غرب یه خیابون نزدیک خونمون بود که کلی درختای بزرگ و سرسبز داشت و من زیاد میرفتم اونجا قدم میزنم و الان مدام دلم برای اونجا تنگ میشه...ولی اون وقتا همش از اینکه موقع پیاده رو باید تنها باشم غصم میشد اما الان همون تنهاییه هم ندارم...پس دیدم کارم اشتباه بود و گشتم تا شرایط خوبی که الان دارم و قدرشونمیدونم و پیداکنم و بخاطرشون خدا رو شکر کنم1-بودن کنار خونوادم حالا بد یا خوب2-داشتن شغل درمونگاهی بدون کشک و داشتن بیشترین وقت ازاد نسبت به دوستام تا وقتی برای درس خوندن داشته باشم3-داشتن حقوقی تا دستم توی جیب خودم باشه برخلاف دوستای غیر پزشکم حالا هرچقدر دیر بدن هرچقدر کم بدن
زیرزمینی
۲۲خرداد
این روزها زیاد به گذشته فکر میکنم...نمیدونم چرا ول لحظه های زیادی میاد توی نظر...چه اتفاقات خوبی افتاده که من ساده از کنارشون رد میشدم یا نگرانی برای مسایل دیگه لذب بردن ازشون رو کم میکرد...مشاور رفتن خیلی کمکم کرد...حالا میدونم که باید قدر لحظاتمو بدونمو بابتشون شکر گذار باشم...مثلا شهر غرب یه خیابون نزدیک خونمون بود که کلی درختای بزرگ و سرسبز داشت و من زیاد میرفتم اونجا قدم میزنم و الان مدام دلم برای اونجا تنگ میشه...ولی اون وقتا همش از اینکه موقع پیاده رو باید تنها باشم غصم میشد اما الان همون تنهاییه هم ندارم...پس دیدم کارم اشتباه بود و گشتم تا شرایط خوبی که الان دارم و قدرشونمیدونم و پیداکنم و بخاطرشون خدا رو شکر کنم1-بودن کنار خونوادم حالا بد یا خوب2-داشتن شغل درمونگاهی بدون کشک و داشتن بیشترین وقت ازاد نسبت به دوستام تا وقتی برای درس خوندن داشته باشم3-داشتن حقوقی تا دستم توی جیب خودم باشه برخلاف دوستای غیر پزشکم حالا هرچقدر دیر بدن هرچقدر کم بدن
زیرزمینی
۲۱خرداد
از بچگی هروقت مجبور به اسباب کشی میکردم کلی ذوق میکردم اول ولی اخرش دلم نمیخواست از خونمون برم... حالا مجبورم صمیمی ترین خونم... بچه کوچیک خودمو ترک کنم چون یه نفر اشنا داره وبمو میخونه... همیشه فکر میکردم چطور بقیه دلشون میاد که وبشون که مثل بچه ادم میمونه رو ترک کنن... ولی خب... چکار میشه کرد... بایدادم بتونه راحت بنویسه... این وبو خیلی پیشتر ساختم... برای حرفایی که توی وب قبلبم نمیتونستم بزنم... خب سلام وب جدید... بچه جدید... هرچند دکتر غریب همیشه عیزترینه و شاید یه مدت دیگه وقتی مطمین شدم سیفه دوباره برگشتم.... امشب شب چهارمه که یاعت 2شب میخوابم... هرچی در طی روز نمیخوابم و خودمو خسته میخنم تا شب به موقع بخوابم فایده نداره... بازم تا ساعت 2بیدارم صبح موقع رفتن با سرویس میخوابم... چرت میزنم تا مرکز دیدن مری1ا برام عذابه.... ولی فردا شب حتما قرص میخورم تا بخوابم... امروز تمام مدت مغزم موقع درس خوندن خواب بود
زیرزمینی
۲۱خرداد
از بچگی هروقت مجبور به اسباب کشی میکردم کلی ذوق میکردم اول ولی اخرش دلم نمیخواست از خونمون برم... حالا مجبورم صمیمی ترین خونم... بچه کوچیک خودمو ترک کنم چون یه نفر اشنا داره وبمو میخونه... همیشه فکر میکردم چطور بقیه دلشون میاد که وبشون که مثل بچه ادم میمونه رو ترک کنن... ولی خب... چکار میشه کرد... بایدادم بتونه راحت بنویسه... این وبو خیلی پیشتر ساختم... برای حرفایی که توی وب قبلبم نمیتونستم بزنم... خب سلام وب جدید... بچه جدید... هرچند دکتر غریب همیشه عیزترینه و شاید یه مدت دیگه وقتی مطمین شدم سیفه دوباره برگشتم.... امشب شب چهارمه که یاعت 2شب میخوابم... هرچی در طی روز نمیخوابم و خودمو خسته میخنم تا شب به موقع بخوابم فایده نداره... بازم تا ساعت 2بیدارم صبح موقع رفتن با سرویس میخوابم... چرت میزنم تا مرکز دیدن مری1ا برام عذابه.... ولی فردا شب حتما قرص میخورم تا بخوابم... امروز تمام مدت مغزم موقع درس خوندن خواب بود
زیرزمینی
۲۱خرداد
از بچگی هروقت مجبور به اسباب کشی میکردم کلی ذوق میکردم اول ولی اخرش دلم نمیخواست از خونمون برم... حالا مجبورم صمیمی ترین خونم... بچه کوچیک خودمو ترک کنم چون یه نفر اشنا داره وبمو میخونه... همیشه فکر میکردم چطور بقیه دلشون میاد که وبشون که مثل بچه ادم میمونه رو ترک کنن... ولی خب... چکار میشه کرد... بایدادم بتونه راحت بنویسه... این وبو خیلی پیشتر ساختم... برای حرفایی که توی وب قبلبم نمیتونستم بزنم... خب سلام وب جدید... بچه جدید... هرچند دکتر غریب همیشه عیزترینه و شاید یه مدت دیگه وقتی مطمین شدم سیفه دوباره برگشتم.... امشب شب چهارمه که یاعت 2شب میخوابم... هرچی در طی روز نمیخوابم و خودمو خسته میخنم تا شب به موقع بخوابم فایده نداره... بازم تا ساعت 2بیدارم صبح موقع رفتن با سرویس میخوابم... چرت میزنم تا مرکز دیدن مری1ا برام عذابه.... ولی فردا شب حتما قرص میخورم تا بخوابم... امروز تمام مدت مغزم موقع درس خوندن خواب بود
زیرزمینی
۲۱خرداد
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
زیرزمینی
۲۱خرداد
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
زیرزمینی
۲۰خرداد
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
زیرزمینی
۲۰خرداد
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
زیرزمینی
۱۹خرداد
میگم من عاشق مردای قد بلند چاق بورم که صدتا انگشتر گنده تو دستشون باشه میگه خودتو سلیقت... با هیچ معیار زیبایی شناسی نمیخونه ولی با معیار زشت شناسی میخونه از سری حرفای بی شوهری
زیرزمینی