یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه... این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست. حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه
هی نگو عاشقتم دوست دارم...به جاش یه دفه بغلم کن ...به جاش باهم بلند بلند بخندیم و از کسی و چیزی نترسم...موندگار باش...تو سختیا تو راه حلشو پیدا کن من غصه شو بخورم
هی نگو عاشقتم دوست دارم...به جاش یه دفه بغلم کن ...به جاش باهم بلند بلند بخندیم و از کسی و چیزی نترسم...موندگار باش...تو سختیا تو راه حلشو پیدا کن من غصه شو بخورم
حس میکنم هیچوقت انقدر عصبانی نبودم...یا اینجوری عصبانی نبودم...تمام مدتی که مشاور میرفتم توی خواب هام دنبال حالت های روحیم میگشت...حالا کنار کتابم همینجوری صاف خوابیدم پتورو کشیدم رو صورتم و توخواب انقدر سرهمه داد زدم که از صدای داد خودم بیدار شدم...فهمیدم که توی مدتی که خواب بودم اصلا تکون نخوردم انقدری که یکه از دستام بدجوری خواب رفته
حس میکنم هیچوقت انقدر عصبانی نبودم...یا اینجوری عصبانی نبودم...تمام مدتی که مشاور میرفتم توی خواب هام دنبال حالت های روحیم میگشت...حالا کنار کتابم همینجوری صاف خوابیدم پتورو کشیدم رو صورتم و توخواب انقدر سرهمه داد زدم که از صدای داد خودم بیدار شدم...فهمیدم که توی مدتی که خواب بودم اصلا تکون نخوردم انقدری که یکه از دستام بدجوری خواب رفته
زندگی مخفیه پزشک زیرزمینی مخفی تر میشه...مطالبی که یک مقدار خصوصی یا هرچی باشه رمز دار نوشته میشه...همه دوستانی که میشناسم حتما بگن که رمز بدم...اگه دوست دارن هنوز منو بخونن...ودیگه دوستان میتونن لینکم کنن...
اقایی که فکر میکنی خیلی باحالی و عین یه شبح افتادی دنبال منو نوشته هام...خوشحال باش که دوباره پیدام کردی...ولی من هنوزم مینویسم
زندگی مخفیه پزشک زیرزمینی مخفی تر میشه...مطالبی که یک مقدار خصوصی یا هرچی باشه رمز دار نوشته میشه...همه دوستانی که میشناسم حتما بگن که رمز بدم...اگه دوست دارن هنوز منو بخونن...ودیگه دوستان میتونن لینکم کنن...
اقایی که فکر میکنی خیلی باحالی و عین یه شبح افتادی دنبال منو نوشته هام...خوشحال باش که دوباره پیدام کردی...ولی من هنوزم مینویسم