روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

۸۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

۰۶خرداد
دفه اولی نیست که این حرفو میشنوم... ولی هربار برام جذابه... نمیدونم چه چیزی توی خنده های من وجود داره که انقدر جذابشون میکنه... یکی از اقاهای مرکز هربار میاد تو اتاقم میگه خانم دکتر چقدر خنده هات خوبه و به ادم انرژی میده... میگه فکر کن شوهرت تو اینده خسته و کوفته و غرغرو میاد خونه تو یه دونه از این خنده ها مهمونش کنی همه چی دیگه یادش میره هر هر هر میخندم و از اتاقم میره بیرون... این حرفو از ادمای زیادی شنیدم... دختر و پسر... ادم هایی که بهم علاقه مند بودن یا نبودن... از دوست و دشمن و بی تفاوت گرفته دور و اشنا...
زیرزمینی
۰۶خرداد
دفه اولی نیست که این حرفو میشنوم... ولی هربار برام جذابه... نمیدونم چه چیزی توی خنده های من وجود داره که انقدر جذابشون میکنه... یکی از اقاهای مرکز هربار میاد تو اتاقم میگه خانم دکتر چقدر خنده هات خوبه و به ادم انرژی میده... میگه فکر کن شوهرت تو اینده خسته و کوفته و غرغرو میاد خونه تو یه دونه از این خنده ها مهمونش کنی همه چی دیگه یادش میره هر هر هر میخندم و از اتاقم میره بیرون... این حرفو از ادمای زیادی شنیدم... دختر و پسر... ادم هایی که بهم علاقه مند بودن یا نبودن... از دوست و دشمن و بی تفاوت گرفته دور و اشنا...
زیرزمینی