روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

۱۸خرداد

خب ما ۴ خرداد عقد کردیم و من یه متن بلند برای دندون موشی جانم نوشتم ولی همش پرید...

بهم میگه وقتی پیش همیم بههیچی فکر نکنم وبا هم فقط خوشحال باشیم و هربار میبینم چقدر از ناراحتی من ناراحته و میخواد من ناراحت نباشم و فکرم درگیر نباشه و بخندم  وهر لحظه امیدی به زندگی داشته باشم و بیخیال این روزا و ساعتای مزخرف بشم...

من باید شکرگذار باشم هر لحظه و هر لحظه...سعی میکنم مدام شکر گذار باشم...

دیروز رفتیم پاسگاه و دیدن کحیطش و اون همه پلیس ترسناک بود و تمام ترس های سالهای پیشم و دوباره تجربه کردم...دندون موشی مثل بابا تو اینجور مواقع پر ابهت نیست ولی خب این به سن و سالشم ربط داره...وقتی ظهر ازم خواست باهاش اشتی کنم بیتفاوت نباشم نسبت بهش و هرگز پشیمون نشم از انتخابم....بهش گفتم من هرگز نمیرم...دیدم چقدر دوسم داره و این دوست داشته شدنه بدجوری برای من عجیبه...هیچوقت کسی به من نشون نداد که لایق دوست داشته شدنم و من ۳۰ سال این شکلی دووم اوردم...با خود مزخرفم کنار اومدم...سعی کردم ادم بهتری بشم ولی همچنان اول از همه خونوادم و بعد کمتر دوستام بهم میگفتن که چقدر اخلاقای مزخرفی دارم...

حالا یه نفر کنارمه  که تمام ترس های منو داره درمان میکنه...بهم میگه بخندم تا قشنگتر بشم...بهم میگه قشنگم مهربونم چاق نیستم و لایق دوست داشتنم و یکی مدام میخواد کنارم باشه...و من خوشبخت ترین زن جهانم

 

زیرزمینی
۰۹خرداد

من عاشقش شدم وقتی ۳۷ساله شد

من زنش شدم وقتی ۳۰سالم شد

و سی سالگی بهترین سن من شد

عاشقتم دندون موشی...بخاطر اغوشت...بخاطر تمام ارامشت...بخاطر دندون موشی بودنت...من عاشقتم هر روز و هرلحطه...خدا تورو فقط و فقط برای من افریده...همیشه کنارم باش

زیرزمینی