روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

۳۴ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

۳۰دی
فیلم نقطه کور رو دیدید؟ یه جاش هانیه توسلی برمیگرده به فروتن میگه میدونی چرا زندگی ما هیچ چیزش درست نیس؟چون جای که باید وایسی و معذرت بخوای به جاش داد میزنی خب فروتن بعدش عذرخواهی میکنه حالا...تمام مردهای زندگی من این شکلی بودن...و من اگه مثل هانیه توسلی حرف بزنم با داد های بلندتری مواجه میشم...با تحقییر های بیشتر...یکی از دلایلی که زیرزمینی شدم همینه توی اون فیلم هانیه توسلی عشقی تو زندگیش داشت و مردی که گاهی میفهمه...ولی تو زندگی ما همیشه فقط زن های عاشقی بودن که زندگیو حفظ کردن...زن هایی که عشقشون ذره ذره تبدیل به نفرت شد و مردشون هیچ وقت نفهمید...چون قدرت فهمش رو نداشته...ولی ما زن هایی هستیم که یه شعله کوچیک عشق رو مخفیانه تو دلمون نگه داشتیم...این شعله بزرگ نمیشه ولی برای سوزوندن خودمون کافیه کاش انقدر دروغ نگیم و اگه کسی سکوت کرد فکر نکنیم از نفهمیشه...گاهی از قلب بزرگ ادماس
زیرزمینی
۳۰دی
فیلم نقطه کور رو دیدید؟ یه جاش هانیه توسلی برمیگرده به فروتن میگه میدونی چرا زندگی ما هیچ چیزش درست نیس؟چون جای که باید وایسی و معذرت بخوای به جاش داد میزنی خب فروتن بعدش عذرخواهی میکنه حالا...تمام مردهای زندگی من این شکلی بودن...و من اگه مثل هانیه توسلی حرف بزنم با داد های بلندتری مواجه میشم...با تحقییر های بیشتر...یکی از دلایلی که زیرزمینی شدم همینه توی اون فیلم هانیه توسلی عشقی تو زندگیش داشت و مردی که گاهی میفهمه...ولی تو زندگی ما همیشه فقط زن های عاشقی بودن که زندگیو حفظ کردن...زن هایی که عشقشون ذره ذره تبدیل به نفرت شد و مردشون هیچ وقت نفهمید...چون قدرت فهمش رو نداشته...ولی ما زن هایی هستیم که یه شعله کوچیک عشق رو مخفیانه تو دلمون نگه داشتیم...این شعله بزرگ نمیشه ولی برای سوزوندن خودمون کافیه کاش انقدر دروغ نگیم و اگه کسی سکوت کرد فکر نکنیم از نفهمیشه...گاهی از قلب بزرگ ادماس
زیرزمینی
۲۸دی
میگم اون پسر کوتاهه چشم و ابرو مشکیه خوشگله میگه کدوم همون جوش داره؟ میگم نه اون که متاهل بود...همون که خیلی قرمیومد میگه همون قد بلنده که مودش معلوم نبود؟ میگم نه بابا قد بلند کجا بود ولی اره مودش معلوم نبود...اون پسر خوشگله رو نمیگما میگه بابا میدونم اون که به دماغ عملی نخ میداد نه یه مجرد دیگه بود که چشم و ابرو مشکی بود خوشگلم بود مجردم بود که قدش بلند بود میگم نه کوتاه بود میگه نه بابا 180 داشت میگم خب 180 کوتاهه دیگه (بعضیا به خودشون نگیرن)
زیرزمینی
۲۸دی
میگم اون پسر کوتاهه چشم و ابرو مشکیه خوشگله میگه کدوم همون جوش داره؟ میگم نه اون که متاهل بود...همون که خیلی قرمیومد میگه همون قد بلنده که مودش معلوم نبود؟ میگم نه بابا قد بلند کجا بود ولی اره مودش معلوم نبود...اون پسر خوشگله رو نمیگما میگه بابا میدونم اون که به دماغ عملی نخ میداد نه یه مجرد دیگه بود که چشم و ابرو مشکی بود خوشگلم بود مجردم بود که قدش بلند بود میگم نه کوتاه بود میگه نه بابا 180 داشت میگم خب 180 کوتاهه دیگه (بعضیا به خودشون نگیرن)
زیرزمینی
۲۷دی
بعداز کلی کتاب و وسیله نقاشی خریدن...حالا ویر هنر یاد گرفتن گرفتم...کلاس بافتنی و قلاب بافی و عروسک بافی حرفه ای...دوستان میدونن که خودم اینا رو بلدم... یعنی امتحان خیلی داره فشار میاره دیگه؟ 2_بهم گفت با این لباس در جذابترین حالت ممکنی...و من دیگه هیچوقت اون لباسو نپوشیدم 3_نشسته بود جلوم سیگار میکشید...میگفت تو سرما سیگار میچسبه...میگفت دهنم از تلخی مزه زهر مار میده... گفت میدونی بزرگترین حسرتم چیه؟...سرمو به نشانه منفی تکون دادم گفت باید اونروز میبوسیدمش...بوسه ها خیلی وقتا سرنوشتو عوض میکنن 4_اوایل شروع به کارم بود...یه روز بد...یه روز شلوغ و مریضی که اومده بود بزنم و من فرار کرده بودم...خلاصه با چشمای پر از ترس و یه مترگود رفته...موهای پخش و پلا...تیپ ظایع اداری ...مقنعه یه متری زنگ زدم بهش گفتم ناهار مهمون من؟ نشستیم پشت میز...گوشیشو دراورده عکس پرو فایلمو دراورده نشونم میده میگه من زیرزمینی این شکلی دوس دارم...میخواستم اون اپلشو تو صورتش خورد کنم...دقیقا تو صورتش نه تو سرش...بیشعور توضیح:من یکی از. خوش عکس ترین ادمایی هستم که ممکنه دیده باشین و عکسام خیلییییی بهتر از خودمه و مسلما عکسی روی پروفایلم بود یه تیپ بیرونی نه اداری و باارایش کامل بود...شعور حرف زدن داشته باشیم لطفا 5_دیشب خواب میدیدم قبول شدم رزیدنتی و هی دارم کشیک میدم و بیخوابی...بعد من کلا مغزم 12 شب به بعد کرکره میکشه پایین و کار نمیکنه...بعد مریض اومده بود و یهو ارست کرد و مرد...بعد صبح اتند اومده بود منو دعوا میکرد...منم شروع کردم گریه که بخدا خوابم مباد دارم میمیرم از بیخوابی....اتنده بدتر دعوام میگرد...هیچی دیگه ماه دو رزیدنتیم رفتم انصراف دادم
زیرزمینی
۲۷دی
بعداز کلی کتاب و وسیله نقاشی خریدن...حالا ویر هنر یاد گرفتن گرفتم...کلاس بافتنی و قلاب بافی و عروسک بافی حرفه ای...دوستان میدونن که خودم اینا رو بلدم... یعنی امتحان خیلی داره فشار میاره دیگه؟ 2_بهم گفت با این لباس در جذابترین حالت ممکنی...و من دیگه هیچوقت اون لباسو نپوشیدم 3_نشسته بود جلوم سیگار میکشید...میگفت تو سرما سیگار میچسبه...میگفت دهنم از تلخی مزه زهر مار میده... گفت میدونی بزرگترین حسرتم چیه؟...سرمو به نشانه منفی تکون دادم گفت باید اونروز میبوسیدمش...بوسه ها خیلی وقتا سرنوشتو عوض میکنن 4_اوایل شروع به کارم بود...یه روز بد...یه روز شلوغ و مریضی که اومده بود بزنم و من فرار کرده بودم...خلاصه با چشمای پر از ترس و یه مترگود رفته...موهای پخش و پلا...تیپ ظایع اداری ...مقنعه یه متری زنگ زدم بهش گفتم ناهار مهمون من؟ نشستیم پشت میز...گوشیشو دراورده عکس پرو فایلمو دراورده نشونم میده میگه من زیرزمینی این شکلی دوس دارم...میخواستم اون اپلشو تو صورتش خورد کنم...دقیقا تو صورتش نه تو سرش...بیشعور توضیح:من یکی از. خوش عکس ترین ادمایی هستم که ممکنه دیده باشین و عکسام خیلییییی بهتر از خودمه و مسلما عکسی روی پروفایلم بود یه تیپ بیرونی نه اداری و باارایش کامل بود...شعور حرف زدن داشته باشیم لطفا 5_دیشب خواب میدیدم قبول شدم رزیدنتی و هی دارم کشیک میدم و بیخوابی...بعد من کلا مغزم 12 شب به بعد کرکره میکشه پایین و کار نمیکنه...بعد مریض اومده بود و یهو ارست کرد و مرد...بعد صبح اتند اومده بود منو دعوا میکرد...منم شروع کردم گریه که بخدا خوابم مباد دارم میمیرم از بیخوابی....اتنده بدتر دعوام میگرد...هیچی دیگه ماه دو رزیدنتیم رفتم انصراف دادم
زیرزمینی
۲۴دی
یکی از دوستان قبول شده تکمیل ظرفیت اطفال...معلومه چقدردارم حرص میخورم یا بیشتر توضیح بدم؟ تف به قلبی که پی وی سی میزنه...رومخه اصلا
زیرزمینی
۲۴دی
یکی از دوستان قبول شده تکمیل ظرفیت اطفال...معلومه چقدردارم حرص میخورم یا بیشتر توضیح بدم؟ تف به قلبی که پی وی سی میزنه...رومخه اصلا
زیرزمینی
۲۲دی
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
زیرزمینی
۲۲دی
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
زیرزمینی