روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

تنهایی پر هیاهو

پنجشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۳، ۰۷:۰۷ ق.ظ
این یه عنوان پر تمطراق(نمیدونم املاش درسته یانه) برای یه کتاب میتونه باشه ...کتابس که همین عنوانش منو اول جذب کرد بعد هم که فروشنده شهر کتاب توصیش کردنتونستم ازش بگذرم وقتی روش خوندم که چاپ یازدهمه و مترجمش پرویز دوائی یه و یه بار توقیف شده ودوباره اجازه چاپ گرفته شکم  تبدیل به یقین شد که باید این کتاب رو خوند...خریدمش و خوندمش...ولی واقعا نمیدونم در موردش چی باید بگم...شخصیت اصلی داستان یه مرده که 35 ساله داره با دستگاه پرس کتاب ها و کاغذ های باطله رو به خمیر تبدیل میکنه...تمام کتاب انگار مرد داره تفکرات ذهن خودش رو برای خواننده تعریف میکنه ...حرف هایی که با خودش میزنه...احتمالا این کتاب خیلی از سطح من بالاتره که من اصلا خوشم نیومد...یه کتاب کاملا مزخرف که هرچی هم میخونیش نمیتونی بذاریش زمین...ولی من که خیلی ازش چیزی سر در نیاوردم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۱۳
زیرزمینی

نظرات  (۳)

۱۴ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۴۴ ربولی حسن کور
سلام
واقعا عنوان پر طمطراقی بود
۱۴ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۴۴ ربولی حسن کور
سلام
واقعا عنوان پر طمطراقی بود
پاسخ:
سلام.مرسی املاشوبلد نبودم
منم یه جورایی از این کتابا دور شدم. می دونم بخونم دوباره جوگیر میشم!
پاسخ:
خب بالاخره کتاب خوندن همیشه یه حس خوبه