یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه... این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست. حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه
استیکر کوبیدن سر به دیوار
از دست تو. این لینک آخری که حجمش صفر کیلو بایته! اصن برام ایمیل کن. تو کشتی منو اینقدر که منتظر این وویس شما هستم دانلود بشه برای آلبوم چاووشی منتظر نموندم
من کماکان منتظرم :)
لالبته یخورده روی تحریرت کار کن دخترم! در ضمن با ویولنت نمیتونی شاد بزنی؟ بندری! امید جهان! حامد پهلانه! از این آهنگای تکون تکونی :)
پاسخ:
نه زیاد بلد نیستم.اینم بعد سه سال بود واسه همین انقدرگندزدم
رخساره جان این پریا دروغ میگه
شما فعلا ساز نزن تا من برم یه تفریح منااسب دیگه متناسب با سنت برات پیدا کنم. سازی که نشه باهاش شاد زد بدرد نمیخوره. من که با دبه ترشی تنبک میزنم هنرمندتر بنظر میام. البته من به شما نمره قبولی رو میرم به شرطی که قول بدی دختر خوبی اشی و درساتو بخونی.
پاسخ:
بدجنسا من سه سال بود دست به ساز نزده بودم...اصلاخیلیم خوب میزنم...دختر خوبی همیشه بودم... شما جای نوشته های مجازی باید دنبال ادمای واقعی باشی و انکال اونا
شما که غریبه نیستین دیشب قانعم کردن که برام تو دنیای حقیقی! ده دیقه بعد دم در خوابگاه یه نفر رو باطر همین دوستیای حقیقی به قصد کشت زده بودن و میخواستن با ماشین ببرنش که سر به نیستش کنن.
من والا به دوستای مجازی بیشتر دل میبندم. لااقل دلت رو نمیشکنن. بدیاشونو نمیبینی اما بازم دلت خوشه که معمولا خودشونن. نه چیزی که دارن بهش وانمود میکنن.
فایل تون باز نمیشه.