روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

29 ابان

دوشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۶، ۰۴:۵۷ ق.ظ
امروز مرگم بود پاشم بیام سر کار...چقدر دلم میخواست تخت خواب گرم و نرممو ول نکنم بلند نشم...بعد مرض دارم انگار درس میخونم که خودمو 4 سال گیر بدم به بیمارستان دهن خودمو سرویس کنم هی کشیک هی استرس هی بیخوابی...ایا این اسمش خود ازاری نیست؟اخه بگو دختر مگه مرض داری؟خب تخصص برا چیته
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۲۹
زیرزمینی

نظرات  (۵)

بی خیال
همه مون یه رگه هایی از مازوخیسمی داریم ...
پاسخ:
واقعا
عزیز من ته هر سختی یه آسایشی هست. اون چهارسال هم در چشم برهم زدنی میگذره. صبور باش.
پاسخ:
عمرمونه که میگذره اونم نمیدونیم بخاطر چی
تخصص برا پبشرفت و بدست اوردن حس خوب دیگه عرض کنم مفید بودن مستقل شدن پولدار شدن فراز کردن موقت از شهر زادگاه اوممممممم دیگه همینا
فعلا چیز دیگه ای یادم نمیاد .
پاسخ:
بعله ممنون از یاد اوریتون
ولی من مطمئنم اینجا کامنت نهاده بودم . کو؟
پاسخ:
تایید شد
آیکن نیش باز
پاسخ:
ایکن پوکر فیس

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی