روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

10روز تا دستیاری

شنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۱۵ ب.ظ
الان شاید تنها موقعیه که میخوام 6 اردیبهشت نیاد و هیچی تموم نشه...اصلا نمیدونم بعد از امتحانم باید چکار کنم...بازم عصرام خالی میشه و پر میشم از حس بی کاری و بطالت...تنها برنامه هایی که دارم خلاصه میشن به خودم...تعویض دکور خونه...خلاص شدن از شر یه سری وسایل و خرید وسایل جدید...شاید درست کردن پازل و فروختنش تو دیوار یا مغازه ها...شاید اشپزی...باشگاه... کارهایی که انگار هدفی رو دنبال نمیکنن...یه ماه بعد از ازمون طرحم تموم میشه و واقعا نمیدونم بعدش باید چکار کنم...امتحان داشتن یه درده و نداشتنش صدتا درد... چقدر مشتاقم ار اول سال تحصیلی یه رزیدنتی پردردسر و خسته کننده رو شروع کنم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۱/۲۵
زیرزمینی