روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

گزینه

يكشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۸، ۱۱:۱۸ ق.ظ

گزینه اول:خوش قیافه(بهتر از من)... پولدار... هم قد خودم...خانواده معروف...از نظر من زورگو...منو خرفرض میکنه...دورو...سیاستمدار...فقط میخواد زن بگیره...حراف...زبون باز...مدام سعی میکنه قانعم کنه اشتباه میکنم...ولی اگه زنش بشم کشیک دیگه لازم نیس بدم مستقیم میرم فوق...پارتی کلفت و پول زیاد داره...تفکر سنتی...میترسم ازش...

گزینه دوم:قیافه معمولی(یعنز من بهترم)...مهربون...ساده...خنده رو...درامد کم...فکر میکنم دکتر بودنم و وضع مالیم یکی از دلایلش باشه برای انتخاب من...بدون پارتی...ازاد اندیش...راحت...خانواده شلوغ و پرجمعیت...خیلی بی پول...قدبلندتر از خودم...سعی نمیکنه تو هرچیزی قانعم کنه...انگار تفاوت ها رو پذیرفته...میخندم باهاش خیلی

مشترکات:حرف هردو درباره دوست داشتن خودمو نمیتونم باور کنم...هردوتا از قومیتی هستن که من دوسش ندارم...مجردی به نظرم بهتره...حالا بعد از 10 سال خونوادم فهمیدن که درباره ادم های قبلی زندگیم اشتباه تصمیم گرفتن و نباید نه میگفتن و حالا اصرار دارن که من خیلی محکم به فکر ازدواج باشم و سخت نگیرم و نه نگم...وقتی دیروز مامان گفت فلان جایی ان بدن...تو اوج مریضی با صدای گرفته قاطی کردم و داد زدم جنوبی بده شمالی بده شرقی بده غربی بده تکلیف خودتونو اول مشخص کنید...خودمون چه گوهی مگه هستیم که بقیه بدن...بعد اسم دوتا خواستگارا قدیمی رو اورد که اونا خوب بودن...بدتر اتیش گرفتم که اون موقع خوب 4تایی نظر میدادین برای زندگی من یکیتون نپرسید خودت چی میخوای...حالا که طرف بچه دومشم داره یادتون افتاده خوب بوده...گفت من ایراد نگرفتم اون موقع که شوخی کردم...بدتر گر گرفتم و گفتم زندگی من مگه شوخی بود که راحت گوه بزنید بهش و بگید شوخی کردم...و دیگه امپرم چسبید به سقف و گفتم اصلا من گوه میخورم شوهر کنم که یه خر دیگه ای به خرایی که برای زندگیم نظر میدن اضافه بشه...

میدونم خیلی تند رفتم ولی واقعا گوه زدن به زندگیم...شاید من خیلی بغلی باشم شاید خیلی دلم بخواد کسی بار زندگیمو به دوش بکشه چون تو سختیا خیلی کم میارم شاید دلم نخواد تنها بمونم...ولی اخر اخر اخرش ادم یه سختیایی رو فقط تنهایی باید به دوش بکشه...پس تنهایی اصلا دلیل خوبی برای متاهل شدن نیست

 

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۸/۰۹/۱۰
زیرزمینی

نظرات  (۸)

سلام خانوم دکتر دوست داشتنی

واقعا درست میگی.منم باهات موافقم در خط آخر که  تنهایی اصلا نباید دلیل ازدواج باشه

حتی ممکنه عاشقانه  ازدواج کنید و دلتون بخواد تو ۱۰ سال ۵ تا هم بچه داشته باشید ولی بازم احتمال تنهایی هست.تنهایی دل

من اصلا نمی دونم فرمول ازدواج چی باشه خوبه؟

معیارهای من برای ازدواج خیلی خاص بود و البته خیلی ساده ولی اگر نیکانم نبود  رنج هایی که زندگی به من و شریک همسرم  وارد کرد  (رنج ها و مشکلات طبیعی) واقعا دیگه قابل تحمل نبود

یادمه یه سال پیش همچین برخوردی با خانواده داشتم البته با ضریب پایین تر و البته نه در مورد ازدواج و بلکه در مورد مهاجرت...

حالتو میفهمم یه جایی واقعا انقدر کم میاری که چشات بسته میشه و نمیدونی داری چیو به کی میگی! ولی خب اطرافیانمون باید یه جایی بفهمن که ما دیگه آدم های سابق با انرژی و توان قبل نیستیم و تصمیم گیری برای ما شک داشتن به شعورمونه.

اصلا دلم نمیخواد اینو بگم چون احترام خانواده واجبه ولی خوب کاری کردی حرف زدی اگه نمیگفتی همین فرمون میخواستن برن جلو. 

منم بغل دوست

خیلی خیلیعم دوست

انقدر که فکر می کنم خودش به تنهایی میتونه انگیزه ازدواج باشه....حتی واسه من که گاموفوبیا دارم و تو کشور ما و بادخالت خانواده و قوم شوهر که ازدواج یه کابوسه

سلام خانم دکترلطفا برای لجبازی با گذشته یا دیگران آینده ات رو خراب نکن...حالا هرچی که بوده گذشته،لطفا خواستگاری که براتون میاد رو جدی بگیرید و بعد از بررسی و سبک و سنگین کردن مورد نظر بدین

تو هر قومیتی خوب و بد هست شما با تحقیق و صحبت با طرف مقابلتون متوجه میشید که ایشون اون نکات منفی که شما از یه قومیتی تو ذهنتون دارید رو دارند یا خیر...

ضمنا یه ازدواج خوب خیلی بهتر از مجردی و محاسنش هست

تازه چه بخوای چه نخواین آدما کسایی رو که دوستشون دارند سرنوشتشون براشون مهمه و حتما برامنظر میدن فرقی ههم نمیکنه ممکنه والدین باشن یا عزیزان و دوستانت..

پس زیاد سخت نگیر

سلام نمیدونم چی باعث شده فکر کنی گزینه اول قیافه اش از شما بهتره

ولی همینقدر بدون هیچ دختری یا زنی زشت نیست و زیبایی خاص خودش را داره

اتقاقا دخترهایی که زیبایی چهره اشون کمتر تو چشمه، جذاب تر هستند

در مورد گزینه اول مواظب باش پول و زبانش گولت نزنه

و گزینه دوم خانواده شلوغش چند نفره هستند؟ معمولا خانواده های خیلی شلوغ که هفت هشت تا بچه دارند یکم باید مراقب باشی چون فرزاندان این خانواده ها یکم ضربه میخورند در طول بزرگ شدن.

به هر صورت سعی کن عاقلانه انتخاب کنی نه عاشقانه، عشق باید در طول زندگی بوجود بیاد و مثل هوس نخوابه!

چرا اینقدر خوبید

پاسخ:
من خوبم یا خواستگارام؟
۱۵ آذر ۹۸ ، ۰۷:۰۹ دکتر بعد از این

یه نفر راجع به ازدواج و بچه دار شدن میگفت اگر ادم نمیخواد کاری رو تا اخر عمر انجام بده بهتره بهش فکر نکنه ولی اگر قصد انجامش رو داشته باشه هر روز که به تعویق بندازه کارش سخت تر میشه و بعد ها پشیمان 

از اونجایی که اگثر ادم های مجرد در سنین میانسالی به این نتیجه می رسند که باید ازدواج می کردند پس بهتره تو تصمیمتون تجدید نظر کنید 

درود بر شما

ازدواج یه حماقت بزرگ است که به هر حال دیر یا زود صورت می پذیرد  البته معمولن!

و دیگر اینکه سعی کنید آنچه که خود می خواهید پیدا کنید عاشقانه و دلبرانه و رمانتیک

لا اقل چندین سال زندگی مشترک لذت بخش خواهید داشت.

قومیت هم چندان در اینگونه موارد م دخالت چندانی ندارد.

برایتان عشقی عمیق همراه با لذت و شادمانی آرزو می کنم.آمین

راستی؟اجازه ندید کسی برایتان تصمیم بگیره

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی