گزینه
گزینه اول:خوش قیافه(بهتر از من)... پولدار... هم قد خودم...خانواده معروف...از نظر من زورگو...منو خرفرض میکنه...دورو...سیاستمدار...فقط میخواد زن بگیره...حراف...زبون باز...مدام سعی میکنه قانعم کنه اشتباه میکنم...ولی اگه زنش بشم کشیک دیگه لازم نیس بدم مستقیم میرم فوق...پارتی کلفت و پول زیاد داره...تفکر سنتی...میترسم ازش...
گزینه دوم:قیافه معمولی(یعنز من بهترم)...مهربون...ساده...خنده رو...درامد کم...فکر میکنم دکتر بودنم و وضع مالیم یکی از دلایلش باشه برای انتخاب من...بدون پارتی...ازاد اندیش...راحت...خانواده شلوغ و پرجمعیت...خیلی بی پول...قدبلندتر از خودم...سعی نمیکنه تو هرچیزی قانعم کنه...انگار تفاوت ها رو پذیرفته...میخندم باهاش خیلی
مشترکات:حرف هردو درباره دوست داشتن خودمو نمیتونم باور کنم...هردوتا از قومیتی هستن که من دوسش ندارم...مجردی به نظرم بهتره...حالا بعد از 10 سال خونوادم فهمیدن که درباره ادم های قبلی زندگیم اشتباه تصمیم گرفتن و نباید نه میگفتن و حالا اصرار دارن که من خیلی محکم به فکر ازدواج باشم و سخت نگیرم و نه نگم...وقتی دیروز مامان گفت فلان جایی ان بدن...تو اوج مریضی با صدای گرفته قاطی کردم و داد زدم جنوبی بده شمالی بده شرقی بده غربی بده تکلیف خودتونو اول مشخص کنید...خودمون چه گوهی مگه هستیم که بقیه بدن...بعد اسم دوتا خواستگارا قدیمی رو اورد که اونا خوب بودن...بدتر اتیش گرفتم که اون موقع خوب 4تایی نظر میدادین برای زندگی من یکیتون نپرسید خودت چی میخوای...حالا که طرف بچه دومشم داره یادتون افتاده خوب بوده...گفت من ایراد نگرفتم اون موقع که شوخی کردم...بدتر گر گرفتم و گفتم زندگی من مگه شوخی بود که راحت گوه بزنید بهش و بگید شوخی کردم...و دیگه امپرم چسبید به سقف و گفتم اصلا من گوه میخورم شوهر کنم که یه خر دیگه ای به خرایی که برای زندگیم نظر میدن اضافه بشه...
میدونم خیلی تند رفتم ولی واقعا گوه زدن به زندگیم...شاید من خیلی بغلی باشم شاید خیلی دلم بخواد کسی بار زندگیمو به دوش بکشه چون تو سختیا خیلی کم میارم شاید دلم نخواد تنها بمونم...ولی اخر اخر اخرش ادم یه سختیایی رو فقط تنهایی باید به دوش بکشه...پس تنهایی اصلا دلیل خوبی برای متاهل شدن نیست
سلام خانوم دکتر دوست داشتنی
واقعا درست میگی.منم باهات موافقم در خط آخر که تنهایی اصلا نباید دلیل ازدواج باشه
حتی ممکنه عاشقانه ازدواج کنید و دلتون بخواد تو ۱۰ سال ۵ تا هم بچه داشته باشید ولی بازم احتمال تنهایی هست.تنهایی دل
من اصلا نمی دونم فرمول ازدواج چی باشه خوبه؟
معیارهای من برای ازدواج خیلی خاص بود و البته خیلی ساده ولی اگر نیکانم نبود رنج هایی که زندگی به من و شریک همسرم وارد کرد (رنج ها و مشکلات طبیعی) واقعا دیگه قابل تحمل نبود