روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

خوبها و بدها

شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۸، ۰۵:۲۰ ق.ظ

گفت خوبی ها و بدیهاتو لیست کردم

گفتم چه کار خوبی...بگو ببینم

گفت نمیگم بهت

گفتم ولی خلی خوبه میشه راحتتر تصمیم گرفت ولی بهم بگو

گفت نمیگم...هنوز کاملش نکردم

گفتم باشه فکر خوبیه...بیا یه لیست بنویسیم

کاغذ و خودکار میارم شروع میکنیم یه خوبی یه بدی از هر کدوم رو مینویسیم...لیست جالبی میشه...من از نظر اون بی تفاوت و از نظر خودم منتطقی شروع میکنم به نوشتن

از نظر من اولین بدی اون بودنش تو شهر زادگاهه و از نظر اون بزرگترین بدی من اینه که دوسش ندارم...سوال نمیپرسه سعی نمیکنم قانعش کنم یا توضیح بدم...

میگه تو نبودیاز ایران میرفتم هرجوری قانونی یا غیر قانونی

میپرسه واقعا دوسم نداری؟

میگم دوست دارم ولی دلیل نمیشه باهات ازدواج کنم...من واقعا نمیخوام شهر زادگاه بمونم که تا اخر عمرم مجبور باشم با مردم اینجا و شهر طرح سرو کله بزنم ...با تو از نظر مالی واقعا نگران اینده خودم و بچه هامم...ماهی 4تومن کفاف خرج خودم به تنهایی هم نمیده...خونه نداری ماشین نداری من تا 4 سال درامد ندارم...ونمیتونم اینجور فکر کنم که در اینده وابسته به درامد من باشیم و بعد هم من یه ادم نصفه از نظر قانونی نسبت به تو باشم

میگه نیستی

میگم هر وقت به صورت قانونی حق طلاق و بقیه حق و حقوقمو دادی اونوقت با تو برابرم

میه نه...

میگم خب 1369 سکه مهریه بزنم خوبه؟

میگه بدم میاد از این ادما یعنی چی اخه...هروقت خواستی بری خودم میذارم بری

گفتم حرف که باد هواست...تو پول نداری...تو شهر زادگاهی...من قراره نصف ادم بشم...چرا باید زنت بشم خب

نگاهم میکنه طولانی...دستمو میگیره...میگه من لایق تو نیستم

لبخند میزنم و تو دلم میگم...اره اولین ادمی هستی که واقعا فکر میکنم لایق من نیستی هرچندخیلی ادم خوبی هستی

 

اگه بخوام مقایسه کنم با ادمای قبلی:

ف:خوش اخلاق بود دوسش داشتم خیلی ...شاد بود...خونواده شلوغی داشت که اونوقتا دوست داشتم ولی الان ندارم...اونم پول نداشت البته خب اون موقع اوضاع مالی انقدر بد نبود منم انقدر برام مهم نبود...اون دنبال پول بابام بود...اون موقع حرفی از حق و حقوق نبود...سر مسایل مالی نشد...اون کار نصفه داشت من دانشجو دانشگاه ازاد بودم و حاضر نبودم چیز اضافه تری از بابام بگیرم 

م:دوسم داشت دوسش داشتم...بالا پایین زیاد داشتیم...اختلاف نظر و فکر زیاد داشتیم قطع و وصل زیاد داشتیم...حقوقمو بهم نمیداد و باهاش احساس امنیت نداشتم و خونوادم دفه دوم به شدت مخالف بودن و خودمون هم به اختلاف نظر های زیادی خودیم تو 20 چندسالگی خواستمش ولی تو 30 سالگی نتونستم وایسم کنارش 

ر:پول داشت قیافه داشت کار خوب داشت...اون وقتا با زادگاه بودنش مشکلی نداشتم...خیلی گند اخلاق بود ولی خب برام مهم نبود...یعنی بی تفاوت بودم نسبت بهش...از این ادما که عصبانی نبشن ناجور و قهر کنن و برن تو قیافه...حقوقمو نداد و بابام بهمش زد هرچند الان پشیمون شده...هرچند منم عکس سفرهای خارجشو با زنش دیدم پشیمون شدم😂

ن:پولدار بود و خوش قیافه...خیلی کله گنده تو جامعه پزشکی شهر زادگاه...یه متحجر واقعی...چیزی به عنوان حق طلاق حتی در مخیله اش نمیگنجید...رفت و برگشت دوباره سراغم...ولی نمیتونستم قبولش کنم...کسی که مدام ادای ادمای مذهبی درمیاره و زن براش یعنی کار تو خونه و تو سری خور و احتمالا دنبال صدتا زن...کلا اخلاقی برام قابل تحمل نبود

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۸/۱۱/۰۵
زیرزمینی

نظرات  (۴)

سلام خانوم دکتر دوست داشتنی

خیلی عالی بود نوشتن خوبی ها و بدی ها

 

نوشتن در باره اونایی که حرف مختصرشون رو نوشتی و بعد رفتی سراغ نکات مثبت و منفی و پشیمونی یا عدم پشیمونی  که خوندم متوجه شدم چقدر مستقل فکر می کنی و خوشم اومد.

 

 

من هیچ وقت دوست نداشتم ازدواج کنم 

اپشن بغل خالی هن پیدا نکردم 

الان هم دوست ندارم ولی ته ته دلم میگم اگر یکی عین فلانی باسه شاید 50% وسوسه شم ازدواج کنم . فلانی هم خیلی از من بزرگتره و اصلامنو نمی شناسه و منم دورادور می شناسمش و احتمالا هم زن وبچه داره معیارم اینه که یه نفر لنقد. جذاب (!)در عین ظاههرا اخمو بون دل مهربون باشه و خووووش تیپ و باسواد 

نمی‌دونم چرا اینقدر شما رو دوست دارم ، خیلی چیزای مشترکی با شما دارم 

امیدوارم هیچوقت خنده از لبت نره ، آرامش داشته باشی ، از خودت راضی باشی و به خودت بدهکار نباشی❤❤❤

پاسخ:
ممنون از لطفتون

چیزی که تو همه شون مشترکه اینه که حاضر نشدن حقوق رو بدن. چرا؟ مگه اونا از قدرت خودشون خلع میشن؟ البته میشن انگاری... 

پاسخ:
نه نمیشن ولی خب بالا بودن رو ترجیح میدن حتما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی