روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

منطق بی سر و ته

سه شنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۳۲ ب.ظ
بهم میگه:تو دکتری و فکر میکنی خداییبهش میگم:من خواستم دکتر بشم تا به ادما کمک کنم وشاید درد و رنجشون رو کم کنم نه واسشون خدایی کنمبهم میگه:چرا فکر میکنی یه دکتر نمیتونه با یه سیکل از دواج کنه؟بهش میکم:چون منطق اینو میگهبهم میگه:اگه عشق باشه این منطق میره کناربهش میگم:کی میتونه تضمین کنه احساس ادم عوض نشه؟بهم میگه:ادما باید فکرشون مثل هم باشه...ادما باید عاشق باشنبهش میگم:اره این درسته این میشه ایده ال...میدونی که من ملاکم برای خوب و بد بودن ادما نه قیافس نه پول نه تحصیلاتشونمیگه:اره توی این مدت شناختمت...تو مثل بقیه دکترا نیستی...شاید هرکسی جای تو بود حتی نگاه منم نمیکردنفس عمیقی میکشه و جدی تر حرفشو ادامه میده:-پس سه نوع رابطه داریم...منطقی...احساسی...ایده ال...من دنبال اون رابطه ایده الم-اره بهترین حالت همین ایده اله...ولی زندگی به من ثابت کرده ایده ال سختترین حالتهصدامو میارم پایین وادامه میدم...هرچند بدم میاد از بحث کردن و خودش میدونه...-ببین حالت احساسیش وقتیه که تو عاشق بشی...ادم میتونه عاشق هرکسی بشه...خوب و بد و زشت و زیبا فرق نداره...وقتی دلت تپید واسه یکی دیگه چیزیش برات مهم نیس...خودتی وقلب خودت...تازه اون وقته که مشکلات شروع میشن...اگه اون ادم با معیار های جامعه وخونوادت نخونه از خونواده جامعه وموقعیتی که توش هستی طرد میشی ...همه سرزنش میکنن...مدام ومدام بهت میگن مگه این ادم چی داره...وتو هی بیشتر شک میکنی...اونوقت اون میشه معشوق و تو میشی عاشق...کار  معشوقم که جز دل سوزوندن نیس...مگه چند نفر از ما انقدر قوی هستیم که پای همه این چیزا بایستیم وروزی پشیمون نشیم؟میگه:ولی ادم وقتی عاشق میشه بخاطر عشقش تغییر میکنه...عشق یه نعمته-میدونم منم اعتقاد دارم که خدا فقط به بنده هاییش که دوسشون داره طعم عشق رو میچشونه...وبدبخترین ادما کسایین که هیچوقت نفهمن عشق چیه... ولی بعضی چیزا تقدیرهمیگه:اره قبول دارم یه چیزایی توی زندگی هست که نمیشه تغییرشون داد و دست ما نیسمیگم:دقیقا...بعضی اتفاقا فقط باید اتفاق بیوفتن ودست کسی نیسمیگه:من دنبال اون ایده الم...من دنبال کسی هستم شبیه من باشه و منو بخواد تا ببینه چه کارایی براش میکنممیگم:هیچ تضمینی وجود نداره که یه روز اون ایده اله بیاد...یا اگه اومد اونم عاشق تو بشه...اگه تفاوت فرهنگی مذهبی اجتماعی یا اقتصادی داشه باشین چی؟تو شاعری و همه چیزو شاعرانه میبینی...زندگی بر پایه منطق میچرخهمیگه: منطق چیه؟میگم :مثلا من عاشق موسیقی بودم...دوست داشتم موسیقی بخونم...ولی اگه موسیقی میخوندم چی میشد؟خودمو میکشتم و با بدبختی لیسانس موسیقی میگرفتم ...از خونوادم طرد میشدم...اجازه ساز زدن هیچ جا نداشتم چون دختر بودم...کار پیدا نمیکردم ودرامدی نداشتم...کاری رو که خواسته بودم میکردم ولی عملا بد بخت میشدم...اهی میکشم وادامه میدم...ولی منطق میگفت برم دکتر بشم چون اونموقع هم سطح اجتماعی خوبی داشتم هم خونوادم تاییدم میکردن هم موقعیت مالی وشغلی بهتری داشتم...میگه:زندگی فرق داره با این مثالی که تو زدی..میگم:هیچ فرقی نداره ببین مثلا منطق میگه من با یه ادمی ازدواج کنم که از نظر تحصیلات خونواده موقعیت اجتماعی و اقتصادی شبیه من باشه...فکرش شبیه من باشه...اونوقت خونوادم منو تایید میکنن جامعم منو تایید میکنه...اونوقت اگه حتی عاشقش نباشم انقدر نقاط مشترک وجود داره که ما رو کنار هم نگه داره...اونوقت احتمال اینکه زندگیمون از هم بپاشه خیلی کم میشه...اونوقت تنها چیزی که باید جلوش بایستم خودمم...زندگی به من ثابت کرده راحتترین کار منطقی انتخاب کردنه...من خیلی خسته تر از اونم که دوباره بخوام بخاطر دلم بجنگم...بخاطر کسی بجنگم...ایندفه تنها کسی که بخاطرش میجنگم خودمم...دیگه بخاطر کسی تغییر نمیکنمحرفام باب میلش نیست وسکوت میکنه...میدونم تو فکرش چی میگذره و میخواد منو قانع کنه که اشتباه میکنم...بهش مهلت نمیدم و سریع بحث رو عوض میکنم...راستی کی میری خونه؟حواسش پرت میشه و دنباله حرفش رو نمیگرهبه قول خودش من استاد حرف عوض کردنماین منطق منه...ادما نمیتونن حرفشونو به بقیه بفهمونن...نمیتونن منطق خودشونو به بقیه تحمیل کنن...ادما با منطق خودشون زندگی میکنن و این حقشونه چون فقط یبار زندگی میکنن...پس دلیلی واسه بحث کردن وجود نداره...ما فقط وظیفه داریم همونجوری که هستن دوسشون داشته باشیم نه بخوایم تغییر کنن تا ما بتونیم دوسشون داشته باشیم...اگه کسی حرفتو از نگاهت نفهمید تلاش نکن چون هرچقدر هم براش توضیح بدی حرفتو نمیفهمه
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۲۸
زیرزمینی