چهره پنهان عشق
دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۲۱ ق.ظ
ین اون کتاب غیر منتظره ای که گفته بودم نیست...این داستان اثر سیامک گلشیریه...داستان از دعوای دوتا نامزد شروع میشه که پسره با یاد اوری عشق گذشتش نامزدشو ول میکنه...حالا دوتا دزد با اسم و کارت پلیس برای جستجوی مواد مخدر وارد خونه مرده میشن...تو همین حین زن و شوهر سرایدار خونه سر اینکه مرده زن گرفته دعواشون میشه...اخر داستانم کلا بازه...معلوم نمیشه مرد سرایدار واقعا زن گگرفته یا نه...پسره واقعا بخاطر عشق قدیمیش نامزدشو ول کرده یا نه...وسایل دزدی پیدا میشه یانه....خلاصه زیاد جذاب نبودمهمتر از همه این بود که من بالاخره نفهمیدم چهره پنهان عشقش کجاش بود
۹۴/۰۶/۰۹
بگذار آواز شاد بودنت چنان در شهر بپیچد که روسیاه شوند آنان که بر سر غمگین کردنت شرط بسته اند.