روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

مقصر

پنجشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۴، ۰۴:۵۵ ق.ظ
امروز اخرین روز کشیک زنانه...دراصل کشیک من نیست کشیک یکی از دوستانه که چون میخواست بره شهرستان من جاش ایستادم...میتونستم برم زادگاه ولی هزار دیلیل داشتم تا شب تاسوعا بمونم شهر غریب و کشیک بدم...خدا رو شکر کشیک خلوتیه... چند وقتیه که یکی از ماما ها اخراج شده..این ماما تنها مامای قراردادی بیمارستان بوده...کسی که من اتفاقی تمام کشیکهای ماه یک زنان رو باهاش بودم...یه مامای نزدیک 40 سال که تنها مامای مجرد هم بود...مامایی که از اینترنا متنفر بود و مدام مارو بخاطر کارایی که بلد نبودیم تحقیر میکرد...سرمون داد میزد و کارای خودشو به ما میسپرد... توی اولین زایمان هام وسط تحقیر و توهینایی که یه زایو میکرد جرات دادم و از ش پرسیدم چرا مریض رو بدون لیدو کایین اپی میدی و میدوزی؟(اپزیوتومی برشیه که ما توی ناحیه واژن حین زایمان میدیم تا از پارگی خود بخود مادر در اثر زایمان که ممکنه هر طرفی بره و عواض زیادی ایجاد کنه جلو گیری کنیم)...رو کرد به من و گفت وقتی مریض خودش داره درد میکشه من چرا هر یبار درد امپولو بهش بدم هم درد اپی رو...منم فکر کردم واقعا به ماماها اینجوری یاد دادن و هر روز شاهد زنده زنده پاره شدن زنای زایو با قیچی و بعد زنده زنده دوخته شدن حساس ترین و پر عصب ترین قسمت بدنشون بودم...میدیم غرق شدن تو خون و کثافت، درد زایمان، توهین های ماما و بعد درد دوخته شدن بدون بی حسی قشنگ ترین لحظه زندگی یه زن رو به بدترین لحظه ها تبدیل میکنه...یه روز که از این ماما خواستم تا زایمان رو دستم بده گفت که زایمان دستت نمیدم ولی میتونی اپی رو بدوزی ومن درجواب گفتم نمیتونم اینهمه درد مریضو ببینم که زیر دستم میکشه.... گذشت و من ماه دوشدم...یه روز با یکی دیگه از ماماها زایمان گرفتم دیدم که هم موقع اپی هم موقع بخیه زدن لیدوکایین تزریق کرد...ازش پرسیدم و دوز و مقدارش و جای تزریق رو نشونم داد... بهش گفتم یکی از ماما بدون بی حسی اینکارو میکنه و مریض هاش داغون میشن...گفت خانم فلانی؟لبخند زدم و نگاهش کردم...چند روز بعد منو کشید کنار و گفت به سرپرست زایشگاه میخوام بگم که تو شاهد بودی ولی اسم تورو نمیارم...فقط خواستم ازت اجازه بگیرم...توی دلم خالی شد و گفتم کاش میذاشتید ماه بعد میگفتید که من زنانم تموم شده بود...میترسم ماماها باهام بد بشن...گفت نه اسم تو رو نمیگم که کسی بفهمه...وسط حرفامون مریض اومد و دیگه نشد حرف بزنیم.... دوهفته بعدش همون مامای اولی گریه کنون تو زایشگاه بود و بعدشم فهمیدم اخراج شده...حالا حس غریب عذاب وجدان باهام همراه شده ککه شاید حرف من به گوش سرپرست زایشگاه رسیده و این دلیل اخراجش بوده...یا قراردادی بودنش و تعدیل نیروی بیمارستان باعث اخراجش شده؟ اینکه من باعث بریدن نون یه نفر شدم یا بیمارایی که بدون بیحسی زیر دستن با قیچی بریده و دوخته میشدن گناه داشتن و رییس زایشگاه حق داشت از این قساوت خبردار بشه...اصلا خبردارشده یا نه؟مامای دوم حرف منو به گوشش رسونده یا نه؟تقصیر من بوده یا تقصیر خودش که به بیمارها اسیب میزده؟
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۳۰
زیرزمینی

نظرات  (۱۶)

خب، من اطلاعاتم در خصوص پزشکی اونقدرها زیاد نیست ولی چیزی که مشخص هست اگه به دلیل عدم تزریق لیدوکایین هم اخراج شده بوده افراد دیگه ای میدونستنن و خوشبختانه یا متاسفانه تو اولین نفری نبودی که از این موضوع اطلاع داشتی و این تازه مربوط به زمانی هست که سیاست تعدیل نیروی انسانی در کار نبوده باشه
پاسخ:
نمیدونم باید احساس عذاب وجدان بکنم یا نه...بقیه خبر داشتن ولی خب هیچوقت شاهد نبودن چون همیشه یه ماما سر زایمانه یکی سر نوزاد
به نظر من مهم نیست که الان اون به چه دلیلی اخراج شده و اینکه بقیه چه فکری میکنن ... مهم اینه ک اتفاقی افتاده ک باید میفتاده
عذاب وژدان هم اصلا نداشته باش ... کسی که تو بیمارستان کار میکنه از خدمه گرفته تا پزشک باید بیشترین تلاششو کنه برای ارایه دادن بهترین کار چون همه چیز بر میگرده به سلامت آدما ... حتی اگه اون درد به سلامت ضرر نزنه بهر حال بهترین کاری ک اون باید میکرده نبوده... بیخیال اصلا دنبال حاشیه ها نباش :)
پاسخ:
دنبال حاشیه نیستم
به درک. داشت مریضا رو زنده زنده پاره میکرد. دلم خیلی سوخت برای اون زائوهااااااا
ایشالله تیکه تیکه شه
رفتار بد جامعه ی پیراپزشکی با اینترنا برمیگرده به مسائلی که هم من میدونم هم شما
نادیده بگیرینشون
کار شما درست بوده
خوشحالم از اینکه ما لیبر نمیریم
پاسخ:
واقعا خوشحال باشید
بهترین کارو کرددی
به نظرم اصلا مهم نیس! یا از حرف تو بوده یا از حرف بقیه، مهم اینه که کارشو درست انجام نمی داده... اگه هم به دلایل غیر از این اخراج شده که دیگه کلا به تو ربطی نداشته !
۰۱ آبان ۹۴ ، ۱۴:۵۸ دکتر آقای ح
ما به انسان دوستی و حس مسئولیت پذیریت افتخار می کنیم
پاسخ:
ممنون
۰۱ آبان ۹۴ ، ۱۵:۰۰ دکتر آقای ح
جوون انسان ها و سلامتیشون مهم تر از اخراج شدن یه نفره
اگه فردا یه نفر طوریش می شد یا مثلا شکایت می کرد کل پرسنل زیر سوال می رفت نه یک نفرر
پس به نفع همه شد
پاسخ:
ولی نون یه نفر بریده شد
۰۲ آبان ۹۴ ، ۰۷:۳۱ معلوم الحال
نباید غذاب وجدان داشته باشید. ایشون کارشون رو درست انجام نمیدادن و باعث درد و رنج مضاعف اون مادرها میشدن پس همون بهتر که اخراج شدن،. اسمش هم نون بریدن نیست!
پاسخ:
امیدوارم
خانم دکتر عزیز شما باشید خوشحال باشید که تونستید جلوی درد کشیدن کلی خانم رو بگیرید عذاب وجدان معنی نداره

اون خانم اگر زمانی متوجه اشتباهشون بشن دوباره میتونن برن سر‌کار ...

وجدان کاری هم خوب چیزی ِ چه آدم معلم باشه بد درس بده چه ماما باشه ازین بلاها سر کسی بیاره چه ...




پاسخ:
تا حدودی موافقم با نظرتون.مرسی که سرزدید
سلام بر خانم دکتر اصلا عذاب وجدان نداشته باش منم
از این موارد بین همکارام دیدم میگن درد داره ومتوجه این درد نمیشه ولی به نظر من خدا همیشه جای حق نشسته
پاسخ:
سلام...اره واقعا درد و عذاب بدی به زن بیچاره میدن
تو تقصیری نداشتی . حقش بوده . آدمی که اینقدر بی رحم با مریض برخورد میکنه و فکر میکنه اینترنا اومدن تا کارای اونو راه بندازن همون بهتر که اخراج بشه . مطمین باش کارای دیگه ای هم کرده که یا کسی خبر نداشته یا بخاطر فرصت دادن بهش هی چشم پوشی میکردن ازش.
پاسخ:
اره امروز فهمیدم خودش باتشخیص خودش اوردر یکی از دکترا رو عوض کرده...اصل اخراجش سر این بوده
۰۳ آبان ۹۴ ، ۱۶:۱۶ حالا یه نفر!!
عزیزم !

مگه میشه کسی بدون بی حسی برش بزنه جایی از بدن بیمار رو؟
معذرت میخوام باور این داستان سخته!
متاسفانه ماما ها زحمت زیادی میکشن اما اونی که داد میزنه معمولا متخصصه که میخواد بگه دارم یه کاری میکنم!
اگر چنین فردی وجود داشته باشه ماما یا متخصص فرق نمیکنه که بدون بی حسی اپیزیاتومی کنه از جلاد هم بدتره!
نه تنها شما کار بدی نکردید بلکه بهترین کار زندگیتون رو کردین منم به عنوان یه ماما از شما تشکر میکنم!
اگر چه هنوز باور نمیکنم!
چون خیلی ها حتماً قبل از شما دیدن طرز کارش رو ! چطور ممکنه چیزی نگفته باشن؟
پاسخ:
شاید اگه منم اگه با چشم خودم ندیده بودم باور نمیکردم...ولی یکی از خواننده هام که ماماست هم اینو تایید کرده...اره تقریبا همه میدونستن اخر سرم اخراجش بخاطر این نبود...بخاطر این بود که اوردر یکی از متخصص هارو بانظر خودش عوض کرده
نظر قبلى رو من نوشتم که اسم و آدرس یادم رفت
دوست داشتین اینجا جواب بدین یا وبلاگم. هرطور براتون راحت تره
:گل:
پاسخ:
من تهران نیستم عزیزم نمیدونم
۰۶ آبان ۹۴ ، ۱۹:۰۲ یک مامان پزشک
جالبه من موقع زایمانم هنوز پزشک نبودم مامای مجرد زشتی با پوست خیلی تیره و کج کوله اینقدرازارم داد که بلند شدم با پای خودم رضایت دادم مرخص شدم و رفتم بیمارستان خصوصی
بهترین کارو کردید... و لطفا اسم عمل به وظیفه رو نون بریدن نگذارید
ادما نباید نون جلادیشونو و قساوت رو بخورن
هنوزم عذاب وجدان دارین؟
ولی من میگم خوب کاری کردین. اون کارمندای بی وجدان مخصوصا اونایی که تو بیمارستان با مریضای مردم سر و کاردارن رو باید از نون خوردن انداخت.
آدم انقد بی وجدان و سنگدل و بی شعور که با قیچی گوشت بدن آدمو بکنه یا بخیه بزنه. من اگه بودم له ش میکردم
پاسخ:
گذشت و اون خانم باز برگشت سرکارش و من نمیدونم بعدش چجوری بود دیگه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی