روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

عاشقم شو

دوشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۱۳ ب.ظ
عاشقم شو و به یادم ار که دوست داشتن چیست...در اغوشم بگیر و اطمینان به قلبم ببخش...به من بقبولان کع مرگ جزیی از زندگی است...کمک کن تا باور کن دست های بی خاصیتم را...بپذیرم زندگی را مرگ را...باید کنارم باشی وبمانی تا به یاد بیاورم چقدر در تمام عمر عاشقت بودم...به یادم بیاور که چه شیرین است این عشق سخت...میخواهم زندگی را با این عشق شیرین و شور تجربه کنم...میخواهم اثری از من در دنیا باقی بماند...نیازمندم به تو برای ارامش...نیازمندم به تو تا تنها نمانم...زندگی کنم...باور کنم که لایق این زندگی هستم.. میخواهم بیای و دستم را بگیری...روزهارا کنارم سپری کنی...ارامشم باشی.. عشقم باشی...عاشقم شو تا ارام شوم...تا بر زبان بیاورم این نیاز را...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۱۴
زیرزمینی