خاطرات طرحی
چهارشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۳:۳۹ ق.ظ
-مریض بدون نوبت میاد داخل کلی اصرار میکنه که ازمایششو ببینم ...میبینم بهش میگم دفتر چتو بده دارو بنویسم... میگه نه عصر میرم پیش متخصص
-مریض اومده داخل میپرسم قند و چربی و فشار چی ئاری؟دوتا ورق اتوراستاتین از دوتا شرکت مختلف میذاره رو میزم یکی و نشون میده میگه یکی از این صبح میخورم واسه فشار یکی از این شب میخورم واسه چربی هرچی بهش میگم این دوتا یه قرصن قبول نمیکنه و همونو براش تو دفترچه مینویسم و میره
-پوست دستشو میگیره جلوم میگه ببین لک زده...لکی نمیبینم میگم لک نداری خشکه کرم برات مینویسم...میگه مگه میشه کرمو به کل بدن زد
-بهم میگه تقویتی برام بنویس میگه برا چه...میگه چند وقت پیش رفتم پیش فلان پیرزن تو فلان دهات بهم گفته ضعیف شدی چون طحالت دررفته!!!میگم خب چکارش کرد میگه با یه چوب زد رو شکمم طحالم جا افتاد و یه گرمای زیادی از پاهام زد بیرون!!!
-پسر 18 ساله است از کل سرتا پاشو درد میشماره برام هرچی میگردم از منم سالم تره میگم راستشو بگو چه دارویی میخوای؟میگه یه سرم و 7-8 تا امپول پودری دوتا مسکن سه چهارتا تقویتی
-مریض علایم کامل پیلونفریت توی بارداری رو داره کلی نامه بهش میدم و اینور اونور ثبت میکنم میگه بیمارستان نمیرم به زور میفرستمش بیمارستان دوروز بعد زنگ میزنیم پیگیری و خودش و شوهرش و میخوام هنوز تمام علایمشو داره...میگم رفتی دکتر میگه اره ماما میگم نه متخصص میگه اره ماما میگم نامه رو نشون دادی میگه اره یه نگاهی کرد و گذاشتش کنار یه اب نمک داد گف برو!!!
-دفترچشو میذاره جلوم میگه این ازمایشارو برام جدا بنویس انجام بدم...میبینم مهر ماماست برا همین براش انجام ندادن میگه ویتامین دی رو جدا بنویس...عین احمقا مینویسم....میپرسه ویتامین دی برا چیه از عصبانیت دارم منفجر میشم میگم نمیدونم از همونی که برات نوشته میپرسیدی
-زنه اومده داخل میگم چی شده؟میخانم دکتر دها.نه و.... خیلی ح....
۹۵/۱۲/۰۴
میخوای بازدیدت رو زیاد کنی؟
یه راه آسون و بدون هزینه واست دارم.
تبادل لینک کن
با وبلاگ من ( چون مخصوص تبادل لینک و افزایش بازدیده )