روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

اینترنی

يكشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۲:۵۶ ق.ظ
این روزها مدام خاطرات روزای اینترنی از جلوم رد میشن... نه خستگی هاش... مریض های بدش و ترس هاش چند روز پیش مامان گفت الان همه دوستات میخوان جای تو باشن... پزشک هستی سر کاری... گفتم منم میرفتم یه لیسانس الکی میگرفتم از 22سالگی میرفتم فروشکندگی میکردم نه استرسی نه ترسی فقط ترس کار فرما بود... باور نمیکرد حرفامو من میخواستم پزشک بشم تا قدرتمند بودن خودمو ثابت کنم ولی من اونقدر قوی نبودم الان فقط به روح و روان خودم اسیب زدم و زندگی رو برای خودم جهنم کردم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۴/۱۸
زیرزمینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی