روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

النور و پارک

جمعه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۵:۰۲ ب.ظ
این کتاب رو از باغ کتاب تهران خریدم...اونم بخاطر جمله جذاب...هیچوقت عشق اولت رو فراموش نمیکنیاخرین باری که کتاب عاشقانه خوندم اصلا یادم نیس...ولی این کتاب اصلا به نظرم از اون عشقای لوس و بیمزه بچه های دبیرستانی نبود...عشقی بود پر از لحظات ناب که شاید همه ما تجربه اش کریم یا برامون اتاق افتاده...لحظاتی که قادر به توصیف و توضیحش نبودیم...لحظاتی پر از احساسات ناب و جسمانی و روحانی انسانیباوجودی که خیلی سانسور داشت ولی خیلی دوست داشتنی بود
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۱۴
زیرزمینی

نظرات  (۱)

سلاااام خانوم دکتر، خوبی؟!
نه خسته
خدا قوت
پاسخ:
سلام ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی