عامدانه
شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۷:۴۴ ب.ظ
گفتم واقعا؟
گفت مگه چیه؟
گفتم میدونی چقدر ازت بزرگتره؟
گفت خب باشه مگه چیه؟تو که مخالف سن نبودی هیچوقت
گفتم ولی اخه اون خیلی پسر ارومیه
گفت خب همین خوبه دیگه ارومه من بیشتر احساس امنیت میکنم
گفتم ارومی که همیشه امنیت نیس
گفت ولی به نظر من هست...بنظرت این ادم حوصله داره بره سراغ یکی دیگه؟من هرچی باشم باهام میسازه...خونوادشم که خوب و مهربونن
گفتم اها بهم خوردن عروسی خودش طلاق برادرش...اصلا تقصیر خونوادش نیس!اون خواهرشم که ول کرد از ایران رفت دیگه اسم اینا رو نمیاره...اینا اصلا تقصیر باباش نبود
گفت ولی خب اون یکی عروسشونو ببین چقدر میخوان
گفتم اره دیگه...تورو هم که معلومه باباش انتخاب کرده خوبه دیگه
عصبانی شد براق شد تو صورتم گفت چیه تو خوبی ...الانم مثلا منتظری شاهزاده اسب سفید بیاد دنبالت؟...ببینی بقیه چی بگن تا با ترس و لرز زندگیتو شروع کنی
گفتم من انتخاب خودمه...اینجوری زندگی برام راحتتره...ولی من دلم میخواست تو عاشق بشی یه عشق پر تب و تاب...پراز شور و مستی نه اینجوری...نه اون بخواد نه تو بخوای
گفت اها حتما هم تو معلوم کردی ما میخوایم یا نمیخوایم؟
گفتم نه که نخوای ولی برات فرقیم نداره داره؟
گفت این حرفای مسخره رو ول کن...بچه که نیستم برام قصه میبافی...من خودم انتخاب کردم...اونم ادم خوبیه...پدرم پیره مگه چقدر دیگه میتونه برای ما تصمیم بگیره...اینجوری بهتره...عاقلانه...تو خودتم دنبال عاقلانه ای نه عاشقانه...پس این زر زر ها رو برای دخترای 15_20 ساله بکن نه من...
۹۷/۰۵/۲۷
خوشم نیومد ازش
زر زر خیلی حرف بدیه
هرچقدر هم دوست یا فامیلت باشه و صمیمی باشید دلیل نمیشه وسط یه حرف جدی بگه زرزر نکن
ولی الهی که عاقبت به خیر باشه.هرچند بد حرف می زنه و تلخ