لبخند
شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۲۴ ق.ظ
بنظرتون اگه بچه ها میدونستن و میفهمیدن لبخندشون چقدر ادم ها رو خوشحال و امیدوار به زندگی میکنه چی میشد؟
یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه
طبقه بندی موضوعی
-
کتاب نوشت
(۷۶) -
شعر نوشت
(۱۰) -
دستیاری نوشت
(۷۱) -
زندگی یک پزشک
(۱۰۶) -
خاطرات یک پزشک
(۱۶) -
داستان های یک پزشک
(۱۶) -
کوتاه نوشت
(۳۰) -
خواب نوشت
(۱۷)
کلمات کلیدی
بایگانی
- مهر ۱۴۰۲ (۱)
- مرداد ۱۴۰۲ (۲)
- خرداد ۱۴۰۲ (۲)
- اسفند ۱۴۰۱ (۱)
- تیر ۱۴۰۱ (۲)
- خرداد ۱۴۰۱ (۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۱)
- فروردين ۱۴۰۱ (۱)
- اسفند ۱۴۰۰ (۱)
- بهمن ۱۴۰۰ (۹)
- شهریور ۱۴۰۰ (۱)
- مرداد ۱۴۰۰ (۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۱)
- فروردين ۱۴۰۰ (۲)
- اسفند ۱۳۹۹ (۲)
- بهمن ۱۳۹۹ (۱)
- دی ۱۳۹۹ (۱)
- آذر ۱۳۹۹ (۴)
- مهر ۱۳۹۹ (۱)
- مرداد ۱۳۹۹ (۲)
- تیر ۱۳۹۹ (۴)
- خرداد ۱۳۹۹ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۴)
- فروردين ۱۳۹۹ (۲)
- اسفند ۱۳۹۸ (۲)
- بهمن ۱۳۹۸ (۵)
- دی ۱۳۹۸ (۴)
- آذر ۱۳۹۸ (۵)
- آبان ۱۳۹۸ (۶)
- مهر ۱۳۹۸ (۷)
- شهریور ۱۳۹۸ (۸)
- مرداد ۱۳۹۸ (۹)
- تیر ۱۳۹۸ (۹)
- خرداد ۱۳۹۸ (۹)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۱۵)
- فروردين ۱۳۹۸ (۹)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱۷)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱۸)
- دی ۱۳۹۷ (۱۵)
- آذر ۱۳۹۷ (۱۷)
- آبان ۱۳۹۷ (۲۰)
- مهر ۱۳۹۷ (۱۸)
- شهریور ۱۳۹۷ (۱۷)
- مرداد ۱۳۹۷ (۱۸)
- تیر ۱۳۹۷ (۱۲)
- خرداد ۱۳۹۷ (۹)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۲۲)
- فروردين ۱۳۹۷ (۴۸)
- اسفند ۱۳۹۶ (۳۲)
- بهمن ۱۳۹۶ (۴۰)
- دی ۱۳۹۶ (۳۴)
- آذر ۱۳۹۶ (۲۰)
- آبان ۱۳۹۶ (۵۶)
- مهر ۱۳۹۶ (۹۴)
- شهریور ۱۳۹۶ (۱۰۴)
- مرداد ۱۳۹۶ (۵۸)
- تیر ۱۳۹۶ (۴۸)
- خرداد ۱۳۹۶ (۸۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۱۴)
- فروردين ۱۳۹۶ (۱۰)
- اسفند ۱۳۹۵ (۱۶)
- بهمن ۱۳۹۵ (۲۸)
- دی ۱۳۹۵ (۳۱)
- آذر ۱۳۹۵ (۱۲)
- آبان ۱۳۹۵ (۸)
- مهر ۱۳۹۵ (۸)
- شهریور ۱۳۹۵ (۱۰)
- مرداد ۱۳۹۵ (۱۴)
- تیر ۱۳۹۵ (۲۶)
- خرداد ۱۳۹۵ (۲۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۱۲)
- فروردين ۱۳۹۵ (۱۸)
- اسفند ۱۳۹۴ (۲۲)
- بهمن ۱۳۹۴ (۱۲)
- دی ۱۳۹۴ (۱۰)
- آذر ۱۳۹۴ (۱۸)
- آبان ۱۳۹۴ (۲۲)
- مهر ۱۳۹۴ (۲۰)
- شهریور ۱۳۹۴ (۱۳)
- مرداد ۱۳۹۴ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۴ (۲۴)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۶)
- فروردين ۱۳۹۴ (۲۶)
- اسفند ۱۳۹۳ (۲۸)
- بهمن ۱۳۹۳ (۱۴)
- دی ۱۳۹۳ (۲۲)
- آذر ۱۳۹۳ (۱۲)
- آبان ۱۳۹۳ (۲۶)
- مهر ۱۳۹۳ (۲۶)
- شهریور ۱۳۹۳ (۲۰)
- مرداد ۱۳۹۳ (۲۰)
- تیر ۱۳۹۳ (۴۲)
پیوندهای روزانه
۲۸ مهر ۹۷ ، ۱۴:۰۶
همدم ماه
همدم ماه
بزرگ نمی شدن...:(
پاسخ:
شاید اگه میتونستن نمیشدن
شاید اگه میتونستن نمیشدن
۲۸ مهر ۹۷ ، ۱۴:۰۷
ربولی حسن کور
ربولی حسن کور
سلام
لابد همه اش نیششون باز بود :دی
پاسخ:
سلام.اره حتما
سلام.اره حتما
۲۸ مهر ۹۷ ، ۱۷:۲۹
نگار جهانشاهی
نگار جهانشاهی
عالیه
پاسخ:
اوهوم
اوهوم
۲۸ مهر ۹۷ ، ۱۸:۰۹
طیبه
طیبه
خنده های هر کودکی
بزرگترین ِآرزوهای من است
کودکان ؛شادمانه بخندید در هرجای دنیا
و بگذارید تا برآورده شوند آرزوهایم
دنیا با لبخند های کودکان زیباست
دیروز که من ساعت ها گریه کردم گاهی ریز و آهسته با خودم و بعدا بدون رودرواسی و بلند بلند ،نیکانم هرچیزی که بلد بود برایم می گفت(بی مزه و با مزه) و بلند بلند می خندید تا مامان فقط گریه اش بند بیای و نمی دانست با این کارهایش باران مادر بند که نمی آید هیچ...جانش برای کودکش در می رود.
خدایا برای به وجود آوردن تک تک کودکان سپاس و ویژه تر سپاس برای به وجود آوردن لعبت زیبای زندگی ما "نیکان"
پاسخ:
انقدر استرس به این بچه وارد نکن.گناه داره بخدا
انقدر استرس به این بچه وارد نکن.گناه داره بخدا
۲۸ مهر ۹۷ ، ۱۹:۵۶
لاله
لاله
سلام نه به نظر من همه دانشگاهها خوب یاد میدن.منم خوب یاد گرفتم ولی شخصیتم وسواسیه برای همین میگم اطفال به درد من نمیخورد مثلا بچه رو میارن معاینه دقیق میکنم تشخیص درست هم میدم دارو میدم ولی همش استرس دارم نکنه اشتباه باشه.اخه میدونین دیگه مثلا برای اطفال خیلی تشخیص افتراقی هست ادم شک می کنه چند روز همین طوری فکرم درگیره البته اونایی که خیلی شک دارم میگم دوباره بیان بعد که میان میگن خوب شده خیالم راحت میشه ولی به خودم خیلی فشار میاد ولی خب خیلیها مثل من اینقدر استرسی نیستن.من اخه بس که بچه ها رو دوست دارم خیلی روشون حساسم همش میترسم.شاید هم چون اوایل طرحمه.ولی خب همش فکر می کنم کاش دوباره تخصص شرکت میکردم یک رشته راحتتر میخوندم بدون دغدغه واسترس
پاسخ:
سلام.منم خیلی ادم پر استرسی هستم و از بچگی بودم و اینترنی که دیگه داغون شدم.و از زمام اینترنیم اولین واکنشم به استرس دارو بوده.من خیلی از اتاق عمل و جراحی و هر کار اورژانسی میترسم.ولی این روزا دارم فکر میکنم انقدر زندگیم خالیه که اصلا بزنم یه رشته های اورژانسی اینطوری که همش درگیرش باشم و گذر زندگی رو نفهمم و همش درگیر کار و درس باشم فقط.
سلام.منم خیلی ادم پر استرسی هستم و از بچگی بودم و اینترنی که دیگه داغون شدم.و از زمام اینترنیم اولین واکنشم به استرس دارو بوده.من خیلی از اتاق عمل و جراحی و هر کار اورژانسی میترسم.ولی این روزا دارم فکر میکنم انقدر زندگیم خالیه که اصلا بزنم یه رشته های اورژانسی اینطوری که همش درگیرش باشم و گذر زندگی رو نفهمم و همش درگیر کار و درس باشم فقط.
البته برید طرحم درست میشه خیلیش.مثلا منم اول طرح عمومیم از وحشت خوابم نمیبرد خیلی وقتا.فالت های خیلی بدیم دادم تا حالا گاهی ولی خب چه میشه کرد بالاخره ماهم ادمیم.