11 اذر
دیشب خواب میدیدم تهران بودم و توی یکی از بیمارستانا کلاس گوارش داشتم...بعد خالم و مادربزرگم که چند سال پیش فوت شده و داییم که اونم فوت شده تهران بودن تو همون بیمارستان.گفتن که مادربزرگم زمین خورده و مهره کمرش شکسته و یه تیم 6 نفری از فوق تخصص ها عملش کردن و زنده مونده...(مادر بزرگ من نزدیک صد سالش بود که مرد و ناتوانی شدید و الزایمر و کهولت سن باعث مرگش شد و تو خونه مرد و کسی نبرد بیمارستان بستریش کنه و راحت یه شب تو خونه خودش تو خواب مرد وچند سال اخر زندگیش واقعا عذاب میکشید)بعد تو خوابم من داشتم فکر میکردم ادم 100ساله رو چرا یه جوری عملش کردن که نمیره؟اخه حالا تا ببریمش شهر خودش انقدر دوره که امبولی میکنه میمیره و فقط چند ساعت هی عذابش دادن بنده خدارو...(تو خوابم یکمم میدونستم که مادربزرگم که کلا مرده پس چرا الان زنده اس)...بعد رفتم به یکی از استادا گفتم گفت خانم دکتر ناراحت نباش اینجا که بیمارستان دولتیه همه چی مجانیه این بنده خدا هم امروز و فردا فوت میشه ولی عوضش رزیدنتا دوتا عمل سخت و خفن یاد گرفتن