روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

3 بهمن

چهارشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۷، ۱۰:۵۸ ق.ظ

دیشب خواب میدیدم محل طرح کار میکنم و قرار دادم تمام شده و اخرین روزه که اونجام.بعد کمیته مرگ یه مریض بود که از فاشییت نکروزان مرده بود...بعد مسوئلشم مسئول مرکزمون بود. و هی داشت خودشو تبرئه میکرد(البته خب فاشییت نکروزان در اصل تقصییر هیچکس نیس)بعد تو کمیته مرگی که تشکیل شده بود یکی از استادا اطفال دوران دانشجوییمم بود و من سرخوش و شاد بودم که قرار دادم تموم شده و دارم میرم.بعد از جلسه رفتم سوار ماشینم بشم برم خونه.ماشینم از این ماشین خارجی امریکایی سیاها بود که حتی نمیدونم اسمش چیه فقط میدونم امریکاییه بعد قان قان اگزوزشم صدا میده(اینجا تو خواب داشتم به خودم میگفتم اخه این چه خوابیه که من دارم میبینم...نه از این ماشینا داریم نه درارزوی داشتن این ماشینام)بعد خلاصه سوار شدم بعد ماشینم از اینا بوده که راننده اونوره که دنده رو با دست چپ باید بگیری...بعد خلاصه دنده اتوماتیک بود و منم راه افتادم سمت خونه.توراه دوتا از دوستامو دیدم با شوهراشون.بعد رسیدم به یه خیابون تو شهر غریب که خیلی شلوغ بود زنگ زدم داداشم که بیا ماشینو از اینجا رد کن شلوغه من میترسم.بعد ماشینو رد کرد و سوییچو بهم داد و سریع رفت...منم رفتم نشستم پشت فرمون.بعد داداشم دوباره ماشینو دست راستی کرده بود ولی دنده رو برعکس زده بود...من هی میزدم دنده یک هی ماشین عقب عقب میرفت...خلاصه هی من عقبی میرفتم هی میترسیدم تا فهمیدم جریان چیه و دنده رو چرخوندم و درست شد و به مقصد رسیدم...بعد تمام مدت تو خواب به خودم میگفتم این چه خواب بی ربطیه من دارم میبینم...خوابم بقیه هم داشت که بقیه اش دیگه یادم نیس.حالا اگه یادم اومد میام مینویسم(یعنی انقدر خود شیفته ام که فکر میکنم شما میخواین خوابای بی سر و ته منو بخونین تازه مشتاقین بدونین اخرش چی میشه😂)

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۷/۱۱/۰۳
زیرزمینی

نظرات  (۵)

چطوری خوابات یادت میمونه ؟ اونم اینهمه با جزئیات ؟ 
من فوقش آدمایی که تو خواب دیدم رو یادم بمونه 😕
پاسخ:
این خوابم که خیلی یادگ نمونده.ولی همیشه یادم میمونه.نمیدونم چجوری از بچگی همینجوری بودم
سلام خوشگل دوست داشتنی
من فقط دلم برات می سوزه
اول پستت رو که اصلا نفهمیدم چیه.تخصصی بود خب
ولی اینکه اینجوری خواب ببینم اگه من باشم بهم خوش نمی گذره.من دوس دارم تو خواب هم بهم خوش بگذره .اگه خوش نگذشت اقلا تو خواب چیزی رو اعصابم نباشه
والا 
پاسخ:
سلام دلبر خانم.چی بگم والا خب من تمام عمرم اینجوری بودم حتی از استادامم پرسیدم گفتن مال استرسه و مدتی که داروهای ضد استرس هم میخوردم همین وضع بود.دیگه همین که مرگ و میر خواب نبینم برام خواب خوب و راحتی حساب میشه.بابا و مامانم هم زیاد خواب میبینن.البته نه به شدت من 
جالبه من همیشه فکر میکردم همه ادما هرشب خواب میبینن و فقط ادمای کمی هستن که خواب نمیبینن ولی از وقتی اینجا دارم مینویسمشون انگار که برعکسه
فکر کنم دیگه خوابات دارن از کنترل خارج میشن. 
این خوابای عجیب چیه؟
راستی اون علت مرگ رو شفاف سازی کن لطفا. من که نفهمیدم چی بود.
پاسخ:
نهههه.هنوز عادین.😂فاشییت نکروزان به مرگ بافت نرم میگن که کشنده است و خیلی سریع پیشرفت میکنه و خلاصه بیماری سختیه
سلام اتفاقا من همیشه خواباتونو میخونم و همش میخوام ببینم اخرش چی میشه.منم زیاد خواب میبینم جالبه که واقعی هم درمیاد بعضیاش مثلا یک شب خواب دیدم دوستم توی خواب یک چیزی بهم گفت فرداش زنگ زد عینا همون کلمات رو گفت!!
پاسخ:
سلام.شما لطف داری.وای نگو کابوس من وقتی شروع میشه که خوابام شروع بشن واقعی شدن .تا واقعی نشن باهاشون مشکلی ندارم
شاید باورت نشه ولی از وقتی میام پست هاتو میخونم و از خواب هات تعریف میکنی منی که چند وقتی بود اصلا خواب نمیدیدم و اگرم میدیدم یادم نبود دوهفته ای میشه خواب میبینم اونم با جزئیات تمام یادم میمونه اگرم همون موقع یادم نیاد در طول روز کم کم لود میشه و یادم میاد 😐 
پاسخ:
اتفاقا همخونمم یه مدت اینجوری شده بود.هر روز صبح یا ظهر میرفتم تو تختش میگفتم بیا برات تعریف کنم.دیگه اونم کم کم خواب دیدناش شروع ششد ولی بعد یه مدت دوباره خواب ندید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی