یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه... این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست. حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه
دور از جونت اما به همون دلیلی که من خیلی خر بودم نرفتم تجربی بشینم مثل ادم درس بخونم پزشکی قبول شم بعدش تخصص .
ولی من دیگه گریه ام نمیاد برای این چیزا.چون خیلی از عمرم گذشته و به امید تموم شدنش دلیلی برای اشک و آه نمی بینم.باید در جوانی آدم می بودم که نبودم