روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

رویا

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۰۶ ق.ظ

برخلاف همیشه این دفه اون خوابش برد و من بیدار موندم...خوابش سنگینهو من داشتم با گوشیم فیلم میدیدم...چرخید به سمتم و صورتشو میدیدم...با جودی که خوابش سنگینه نه بغلش کردم نه بوسیدمش...گوشیو گذاشتم کنار اروم اروم زمزمه کردم براش...دوست دارم...تو فقط برای خود خودمی...همیشه کنارتم همیشه کنارم بمون...نفهمیدم کی ک کجا انقدر دوست داشتم...

صدام انقدر اروم بود که خودم به زور میشنیدم...یهدفه لبخند زد...فکر کردم تو خواب داره لبخند میزنه...چشماشو باز کرد و خندید...و من چقدر دلم میخواست دنیا همونجا تموم میشد

موافقین ۸ مخالفین ۰ ۹۹/۰۴/۱۲
زیرزمینی

نظرات  (۵)

:)

بسیار زیبا ... آرزو می کنم همیشه کنار هم خوشبخترین باشید !!!

ای جاااان، چه شیطون بوده جناب همسر 😄 چه مچ گیری جانانه ایی، چه حالی کرد از این همه دوست داشتنت ❤️

عزیزممممممم

چرا مسیجای من نمیاد؟ 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی