روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

حرف هایی از جنس دیوانگی

روزهای دکتر تمام وقت

یک عدد پزشک جوان...در تلاش برای ادم خوب بودن و دکتر خوبی بودن...تمام وقت چون تنها کاری که توی زندگیم کردم پزشک بودن بود...بافتنی میکنم...اشپزی میکنم...یه زمانی ساز میزدم ناشیانه...
این وبلاگ همیشه زندگی حقیقی نیست...گاهی مجازی گاهی خیالی...پس "من" نوشته ها همیشه این خانم دکتر تمام وقت نیست.
حالا این دکتر زیرزمینی کنار دندون موشیش خوشبختترینه

بایگانی

کووید یا این زجر ارزشش رو داره؟

يكشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۹، ۱۲:۴۸ ق.ظ

من و دندون موشی اوایل کووید اشنا شدیم...من سانتر کووید بودم که نامزد کردیم...حالا که عروسی کردیم هم سانتر کوویدم...بعد از یک هفته مرخصی ازدواج تو اولین کشیکم دارم از خستگی له میشم...سال پایینی هایی که کار بلد نیستن و سال بالایی که واسه هیچ کاری از پاویون بیرون نمیزنه...یاد فروردین افتادم همین بیمارستان و سانتر کووید...من سال یکی و یه کشیک کاملا یه نفره با تعداد ادمیت وحشتناک...حالا هم از خستگی پاهامو حس نمیکنم..حالا نمیدونم این زجر و خستگی و بی خوابی که پایانی نداره واقعا ارزشش رو داشته؟؟؟

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۰۹/۰۹
زیرزمینی

نظرات  (۱)

چندساله وبلاگتون رو میخونم همه ی پستاتوون رو خوندم

تبریک میگم بهتون بابت ازدواجتون امیدوارم خوشبخت باشین

این روزاهم میگذره و قطعاارزشش رو داره

خیلی منتظرتون میمونمذهنوزم خیلیاهستن وبلاگتون رو میخونن  تند تند پست بذارین

پاسخ:
ممنون بابت انرژی که دادی سعی خودمو میکنم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی